سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 14 ارديبهشت 1403
    25 شوال 1445
    • شهادت حضرت امام جعفر صادق عليه السلام، 148 هـ ق
    Friday 3 May 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      جمعه ۱۴ ارديبهشت

      چهار بداهه (غزل)

      شعری از

      احمدرضا زارعی

      از دفتر نشیند به دل نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ ۲۱:۱۴ شماره ثبت ۱۳۹۵۰
        بازدید : ۸۰۵   |    نظرات : ۶۶

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر احمدرضا زارعی

      "من فارغــم ز غيــر و، مستِ شــرابِ يارم" خود را نمی شناسم، جانا! خرابِ یارَم هر کَس جمالِ رویَش، را دید، بی خود آمد خورشید گُنگ و خامُش، در آفتابِ یارَم من هیچ بودَم اول، تا روحِ دلبر آمد هر گفته ام نشانیست، در بازتابِ یارَم موی هزار پیچَش، درد است، وَه! چه شیرین با جان دویده ام تا، در پیچ و تابِ یارَم صحبت به قرن ها شد، تا لحظه ای بر آمد بر ابرویِ اشارت، آمد جوابِ یارَم خواب است این دقایق، دردا اگر ندانی! بیداری ام به سر شد، غرقم، به خوابِ یارَم (شبگرد ساز بر کف...، امیر حسین امیریان .د) ********** ذهن، آبستَنِ بودن، با تو شعر در نامه سرودن، با تو تو نگاهی نکن اینجا که منم من ز خود، بود و نبودن، با تو پَر شدن، آه! سبُک تر از باد بال ها را بگشودن با تو تب و تابی که ز آب افتادست باز از سر بنمودن با تو من بسوی تو دوان آمده ام بر تنم خاک زدودن، با تو دلِ من، پا به سَرِ دامِ تو داد کشتن و جان بربودن با تو (برای تو، پریا نیکدل) ********** "ای ساقی سیمین بر من جامِ دگر ده" جامِ دلِ ما پُر ز خـــــــــود و، کامِ دگر دِه ایّام که رفت از بَـــــرِ ما، رفت جـــــوانی پیـــــری نتـــــوانم، دمِ ایّامِ دگـــــــــر ده یک بوسه ی شیرین، ز لبانَت، بده ای دوست از چشـــــمِ امیدَت نظـــــری وامِ دگر ده آرامِ من از دستِ تو، چون زلفِ تو، بر باد بازا ز کَــــــــــرَم بر تَنَـــــــــم آرامِ دگر ده شد پخته در این میکده، این بی هنَرِ من بر گام بده نـــــوری و در گامِ دگـــــــر دِه مهر از تو و جان از من و توفیقِ دَرِ دوست در عشق حلال است، صنَم! جامِ دگر ده (آئینه عرش، مسعود میناآباد) ********** تا یار بَرِ ماست، غمی بر تَنِ ما نیست گو بهتر از آن شاه، دگر دلبرِ ما، کیست؟ دستی به عنایت به سرِ ماست، که "آرام هستم به تو نزدیکتر از هرچه توان زیست" (تقدیم به بزرگوارِ مهربان، جناب علیرضا جهانگیری نوین) %%%%%%%%%%%%%%%% کاش تا همیشه، این جمع گل و سوسن باشد، خوشبوتر، مهربان تر، صمیمی تر، زیبا تر. کاش محبت دوستان همیشگی باشد، که این حقیر با خوانش قطرات زلال افکار نابتان، به وجد می آیم، مهربانانِ بی مانند.
      ۰
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0