جمعه ۲ آذر
طلوع خورشید... شعری از شاهرخ موسی زاده
از دفتر شعرناب نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۲ ۱۲:۵۲ شماره ثبت ۱۳۸۶۸
بازدید : ۸۲۱ | نظرات : ۴۹
|
دفاتر شعر شاهرخ موسی زاده
آخرین اشعار ناب شاهرخ موسی زاده
|
طلوع خورشید از شانه هایت
مست
بر بام بهار می چرخید
در میلاد دو صدا
باران بی طاقت
از مژه گان مرده ی شهر عبور می کرد...
من
چشم هایم را در آفتاب شستم
تا مرگ
همزاد بلامانع من نباشد
امیدی باشم در چشم شبتاب
دستاویز کودکان شب
تا لذت بازی به کامشان شیرین بچکد
شبی که کرکسان مرگ مرا بو می کشند
پا بر کندوی مفلوکشان می سایم
بی قرار
کوچ می دهم خانه ام را
از جنگلی به درختی
و از درختی به برگی
و از برگی به شبنمی....
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.