سه شنبه ۳۰ ارديبهشت
برآورده گر شعری از مریم باهنر
از دفتر کهربا نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ ۴ روز پیش شماره ثبت ۱۳۷۷۶۸
بازدید : ۲۶ | نظرات : ۴
|
آخرین اشعار ناب مریم باهنر
|
ای بسا هر شب تو را در خواب میبینم ولی یادم نمیماند
شاید از من تکه ای جامانده در قلبت و روحم هم نمیداند
قصه میخواهم من امشب،قصه ای درباره ی ما در کنار هم
خط آخر هم ببینم آن تو بودی، آنکه دارد قصه میخواند
دست هایم مشت در هم،روی زانو،کنج دیواری به دور از شهر
تکیه کرده ام ولی دستان من دست تو را از خود نمیراند
من اگر جای تو می بودم به خلوتگاه آن دیوانه میرفتم
تا ببینم آنکه مو میکنده از این پس برایم مو می افشاند
بیخودی دنبال غیر از من نباش این مردمان شعر مرا خواندند
شک ندارم هر کسی حال مرا دیده ،تو را از خویش بستاند
اسفند۹۶
|
نقدها و نظرات
|
ممنونم از شما و نظر لطفتان | |
|
سلام و درود به شما ممنونم از نگاه و نظر لطفتون | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.