سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        ظلم است....

        شعری از

        سامان سعیدی

        از دفتر تاوان سکوت نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۲ ۱۴:۴۴ شماره ثبت ۱۳۵۷۷
          بازدید : ۱۱۵۰   |    نظرات : ۸۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سامان سعیدی

         
         
         
         
        ظلم است در این عهد شباب احساس بیماری کنم
        شبها به جای خواب خوش تا صبح عزاداری کنم
         
        ظلم است خدای مهربان در روزگار بیکسی
        تنها درون خانه ام احساس سرباری کنم
         
        ظلم است نقاب شیشه ای پنهان کند اشک مرا
        خنده نشیند بر لبان اندر درون زاری کنم
         
        آتش گرفت این زندگی با آه سرد عاشقی
        اما به نام مصلحت هرگز نشد کاری کنم
         
        هرگز نپرسیدم چرا این دلخوشی ها کم شده
        شاید به رسم سیب ها باید خود آزاری کنم
         
        دل خون شد و مویم سپید از داغ دوری نگار
        تا کی بگریم بیصدا تا کی حناکاری کنم
         
        تا کی نشینم کنج غم عادت کنم به تیرگی
        خود معدن غم باشم و هر روز غمخواری کنم
         
        سنگ صبور بودم ولی با این همه بی مهریا
        عادت شده چون بوف کور از شب پرستاری کنم
         
        شبگرد دنیای غمم در سال های بی بهار
        هرگز نشد این اشک را بر شانه ای جاری کنم
         
        بعد هزاران دست رد این سرنوشت بر دل نوشت
        حالا که گل در خانه نیست از غم نگهداری کنم
         
        خوابم شده کابوس مرگ تنهای تنهایم خدا
        دستی بکش تو بر سرم احساس بیداری کنم
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر
        ۴۹ شاعر این شعر را خوانده اند

        سید حسن ضیابری

        ،

        امیر علی مطلوبی (سخن سنج تبریزی)

        ،

        حسام يغمايي مقدم

        ،

        سيد محمد مير سليماني بافقي(باران)

        ،

        محمد دهقان

        ،

        عبدالرضا نیسی(سکوت سرد)

        ،

        اصغراروجی(غریب)

        ،

        طلعت خياط پيشه (طلاي كرماني)

        ،

        صادق آل موسوی،بیژن

        ،

        ناهید فتحی (راشا)

        ،

        محسن حامد (باران)

        ،

        فرهین رام

        ،

        زهرا زمانی(نیروانا)

        ،

        اعظم گليان ( ماهور )

        ،

        فرزاد بهارا

        ،

        محمد_نوروزی

        ،

        مهدی خدایی (آیدین)

        ،

        مهران کاظمی

        ،

        امير حسين اميريان .د

        ،

        سامان سعیدی (سالار اشک)

        ،

        حسین علی دلجویی

        ،

        کبوتر باران(حسين باران)

        ،

        حامد شریفی(عرش)

        ،

        حامی شریبی

        ،

        لادن آهور (بانو)

        ،

        ابوالفضل خداوردی

        ،

        منوچهر منوچهری (بیدل)

        ،

        م ی (لولی وش)

        ،

        شیرین مهبد راد

        ،

        احمدرضا زارعی

        ،

        داریوش خطیر

        ،

        سید علیرضا خوانساری(بیدل)

        ،

        علیرضاجهانگیری نوین

        ،

        معصومه عرفانی (عرفان )

        ،

        ستاره حیدری

        ،

        زهره ساجد

        ،

        محمد ترکمان(پژواره)

        ،

        رقیه حبیبی

        ،

        مشکوة توکل

        ،

        حسن حسینی

        ،

        کاظم دولت آبادی(فراز)

        ،

        علی افشاری (فانوس)

        ،

        مریم مرشدی

        ،

        سپنتامینو

        ،

        علی صمدی

        ،

        فرمیسک

        ،

        فرشته محمدی

        ،

        ابوالفضل عظيمي بيلوردي ( دادا )

        ،

        ماجده بیژنی(معجزه)

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5