سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 15 بهمن 1403
    5 شعبان 1446
    • ولادت حضرت امام زين العابدين عليه السلام، 38 هـ ق
    Monday 3 Feb 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      هر آشنایی تازه، اندوهی تازه است... مگذارید که نام شما را بدانند و به نام بخوانندتان. هر سلام، سرآغاز دردناک یک خداحافظی است . نادر ابراهیمی

      دوشنبه ۱۵ بهمن

      آهوی پا به گریز

      شعری از

      امیرسام نامداری(آتش یا سام)

      از دفتر آتش نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ دیروز شماره ثبت ۱۳۵۶۲۶
        بازدید : ۸   |    نظرات : ۱

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر امیرسام نامداری(آتش یا سام)
      آخرین اشعار ناب امیرسام نامداری(آتش یا سام)

      دوش از جمال جانان جانم ز جان بگریخت
      از شدت جمالش بر من توان بگریخت
      .
      زیبایی اش جهان سوز بُد ماه عالم افروز
      تا بر رخش نظر شد دل در نهان بگریخت
      .
      من را به آرزو کشت آن ماه ترکمن رو
      تا یک نظر بدیدم در سینه جان بگریخت
      .
      آن دلربای مه رو آن یار آهوان رو
      تا دیده بر رخش شد دستش به نان بگریخت
      .
      یادم نمیرود آن، آن دلربا و جانان
      تا روبه رو شدم من چون آهوان بگریخت
      .
      ای ماه غبغب من بازای در شب من
      تا مه به من در افتاد چون رخش خان بگریخت
      .
      او همچنان غزالی میرفت با چه حالی
      تا شاخه ای بلرزید دیدم دوان بگریخت
      .
      از پیچ و تاب زلفش کس زندگی ندارد
      گفتم بهار من شو گفتا خزان بگریخت
      .
      بر جان بی جمالم چندی بده مجالم
      تا یک نظر نظر شد گفتا نمان بگریخت
      .
      در ماه تاب رویش همچون پلنگ پریدم
      از بیستون فتادم زود و روان بگریخت
      .
      چون کوه کن که تیشه برداشت زد به ریشه
      جانم به راه گم شد گفتا نشان بگریخت
      .
      احرام بر غزل ها جانا چه دلنشین است
      این جمله گشت تکرار گفتم که هان، بگریخت
      .
      صد ها حدیث دیدم تا وصل تو شنیدم
      تا جان ز او دمیدم گفتا فغان، بگریخت
      .
      گفتم نگار زیبا در انتظار رویت
      دل پیر گشت و رسوا گفتا نمان، بگریخت
      .
      آتش به خویشتن سوخت از عشق چون عبیرش
      تا ناله ام بلند شد، گفتم فغان، بگریخت
       
       
       

      سراینده : امیرسام نامداری
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر
      ۱ شاعر این شعر را خوانده اند

      عباسعلی استکی(چشمه)

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      ۲ ساعت پیش
      درود شاعر عزیز
      چهارم شعبان روز میلاد خجسته حضرت ابوالفضل العباس
      ،علمدار دشت نینوا و اسوه شجاعت و وفاداری را تبریک عرض مینمایم خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2