سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 3 بهمن 1403
    23 رجب 1446
      Wednesday 22 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        وقتی این همه اشتباهات جدید وجود دارد که می‌توان مرتکب شد، چرا باید همان قدیمی‌ها را تکرار کرد. برتراند راسل

        چهارشنبه ۳ بهمن

        برایت در قنوت عشق شعر می خوانم

        شعری از

        سید محسن نصرالهی

        از دفتر مشقت عشق نوع شعر قصیده

        ارسال شده در تاریخ دیروز شماره ثبت ۱۳۵۳۴۶
          بازدید : ۱۸   |    نظرات : ۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سید محسن نصرالهی

        میان ربنای عاشقانه سخت حیرانم 
        برایت در قنوت عشق شعر می خوانم
         
        وضو با اشک غسل در باران غفرانت
        برا احرامِ آغوشت چه مشتاق ُحریصانم
         
         تمنا میکنم بی تابی ام را عفو فرمایی
        گرفته گـُــر تنم از عشق - تب دارم
         
        نظر کردم به لطف بی کران تو
        از آن گرمای دست مهربانت آه بیمارم
         
        کِشی ما را به سمت خیر و خوبی ها
        قدم بر آسِتانت چون نَهم در زیر بارانم
         
        نمی دانم که مغناطیس تو از چیست 
        ز لعل آتشین و دلربایت من پریشانم
         
        به تاریکی زلف تو چگونه سوی تو آیم
        شود برق نگاهت رهنمایم یا که برهانم
         
        هزاران عاشق وارسته در میدان برای تو
        میان عاشقانت داغ چون امواج طوفانم
         
        تب عشاق دارویی ندارد جز دوای وصل
        همین اشعار ناموزون بُود دارو و درمانم
         
        خیالم تا بیاُفتد در هوای وصل ای جان
        فراموشم شود درد عجیب کهنه دندانم
         
        اگر که حضرت مجنون شده دیونه لیلا
        ببین مجنونتر از لیلا اسیر خال سلطانم
         
        گدا بودم به درگاه امیدت بوسه آوردم  
        هم اکنون در میان شهر چون شاهانم
         
        اگرچه از عروض و قافیه چیزی نمیدانم
        ولیکن در میان شاعران خورشید تابانم
         
        برای قافیه آورده ام مصراع بالا را
        وگرنه شهر میداند که از شهرت گریزانم
         
          ✍️ سید محسن نصرالهی 🍃
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        ساسان نجفی(سراب)
        ۶ ساعت پیش
        چ اثر زیبااایی..
        درود بر شما..
        خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        سید محسن نصرالهی
        ۶ ساعت پیش
        سلام و درود 🍃🌹💚
        صبح ات بخیر و شادی 🍎🍓
        ممنونم ازت 🍓
        محمد باقر انصاری دزفولی
        ۳ ساعت پیش
        شاعر گرامی
        شعرزیبایی بود
        همیشه سرافراز باشید
        درود بیکران
        خندانک خندانک خندانک
        محمد اکرمی (خسرو)
        ۲ ساعت پیش
        سلام و درود جناب نصرالهی
        زیبا سرودید و دلنشین خندانک
        پیروز و دلشاد باشید
        خندانک خندانک خندانک
        علی باقری خورآبادی
        ۸ دقیقه پیش
        سلام.....
        آفرین.....پیشرفت کردی سیّد..

        دو بیت آخر نشون میده...

        می تونی شعر با وزن درست بسرایی...

        موفق باشی ....یا علی خندانک خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        ۳ دقیقه پیش
        خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7