يکشنبه ۴ آذر
عصر یخبندان شعری از فرناز فرید
از دفتر عاشقانه برای تو نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۲ ۱۹:۴۰ شماره ثبت ۱۳۳۴۵
بازدید : ۱۷۳۴ | نظرات : ۲۷
|
آخرین اشعار ناب فرناز فرید
|
دست هایم عصر یخبندان اقیانوس بود
تکه های خسته ی تاریکی فانوس بود
در نگاهم شعله ور حس عمیق اضطراب
دود در چشمان رویایی که چون کابوس بود
رفتم از وحشت به سمت راههایی که نبود
دور باطل می زدم این راه ها معکوس بود
سال هایم ذره ذره در جنونم پیر شد
حاصل این زندگی تنهایی و افسوس بود
در سرم پیچید حس غربت صد ها کلاغ
درد با درد و جنون و بی کسی مانوس بود
خش خش پاییز بر لب های سرد انتظار
هر نفس بی تو میان سینه ام محبوس بود
رفتنت در بیت های این غزل مرگ است مرگ
آخر این قصه تنها زنگ یک ناقوس بود!
فرناز فرید
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.