شنبه ۱۴ مهر
بغضِ ترانه شعری از آذر دخت
از دفتر شعرناب نوع شعر چهار پاره
ارسال شده در تاریخ ۷ روز پیش شماره ثبت ۱۳۲۸۹۰
بازدید : ۷۷ | نظرات : ۳
|
|
🌼بسم الله الرحمن الرحیم🌼
تو نشستی به روی قافیه ها
خبر از مرگِ شعر من داری؟
غرقِ دنیای پر غرورِ خودت
روی بغضم ترانه می کاری
همچو یک بیت از هزاره ی نظم
قعرِ دریای بی کسیِ جهان
قایقم را کجا رها کردی؟
تا عبث، در جزیره ای ویران
بَعدِ حجمی وسیع و اسکیسی
برگِ تنها و مرده ای دیدم
بند بندم به کوچ اندیشید
زیرِ پای شکست ، خندیدم
قدرِ مطلق، میانِ دستانت
تابعی گنگ و گیج و مجهولم
عاشقی تا گلو فرو در عشق
بینِ شعر و شعور ، میلولم
پشتِ دیوارِ سنگی قلبت
وقتِ رفتن ، دو پای من در گِل
پیچکی روبه روی فریادم
می تنم دورِ بودنی باطل
می روم ، رفتنم تماشاییست
لاشه ای خسته می خزد در باد
روحِ من همنشینِ باورِ تو
قلبِ من ، بگذریم ، بادا باد
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درود بربانو شرقی عزیزم
چهارپاره ی زیبایی بود