يکشنبه ۲ دی
قهوه ی تنهایی شعری از مرضیه دادپور
از دفتر کفش های تنگ کودکی نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۳۴ شماره ثبت ۱۳۲۴۹۵
بازدید : ۲۱۰ | نظرات : ۱۳
|
آخرین اشعار ناب مرضیه دادپور
|
آگهی های توی روزنامه
فیلم های زرد و تکراری
بیست و سی با دروغ و انکارش
جنگ و نفرین و مرگ و بیماری
یکصدا حامی حقوق بشر
مثلا نه به کودک آزاری
نه به جمعیت دگرباشان
نه به فقر و حجاب اجباری
کوفت کردم دوباره شامم را
چای و دمنوش و قطره ی آهن
با رژیمی که لاغری دارد
سایز مدیوم برای پیراهن
اسم من خانمی که کدبانوست
آخرین اولویت خانه
در سرم بوی قرمه سبزیُ
چای لیمو برای عصرانه
با یه دست و هزار هندونه
قل هو زن و لا شریکم من
وقت دردی برای زاییدن
مثل پارک ژئو فیزیکم من
لحظه ای روبروی آیینه
عطر وینتون و شال لیمویی
سهم من از زنانگی این است
شستن کاسه های دسشویی
قسمتی از وجود من میشد
استکان و سماور و چایی
نقطه ی امن عشق ورزیدن
قهوه ای هم برای تنهایی
جای دنجی ست آشپزخانه
میروم من که شام بگذارم
بغض خود را برای فردا با
اختیارات تام بگذارم
آخر شب به وقت خوابیدن
گریه زیر پتوی نرمینه
اشکهایم کنار مشکم بود
جنگ سردی کنار شومینه
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
تمام حس و حال شعرتونو درک میکنم...
گاهی خانومها همینقدر له میشن، شایدم بیشتر...
درود بر شما بانوی عزیز
خوش آمدید به جمع نابیون
موفق باشید