سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 23 مهر 1403
  • شهادت پنجمين شهيد محراب آيت الله اشرفي اصفهاني به دست منافقان، 1361 هـ ش
11 ربيع الثاني 1446
    Monday 14 Oct 2024
    • روز جهاني استاندارد
    مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

    دوشنبه ۲۳ مهر

    چکیده های شب

    شعری از

    مهدیس رحمانی

    از دفتر شعرناب نوع شعر هایکو

    ارسال شده در تاریخ حدود ۱ ماه پیش شماره ثبت ۱۳۲۴۱۰
      بازدید : ۵۸۰   |    نظرات : ۱۳۸

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر مهدیس رحمانی

    ۱) جُرحِ ناهید
    سایه هایی غلیظ
    ماهتابِ چاشت، 
    چکیده های شب
    عمیق تر از آنند که ...

    ۲) گلهای خشکیده لا به لای آلبوم ،
     قبرستان
    پر از عکسِ یادگاری ...

    ۳) کینه ها قلبش را رنده می کرد 
    چشم هایش را
    می شست پیاز ...

     ۴) آغازِ سپیده
    و دور انداختنِ شمع های سیاه ...

    ۵) همیشه روی آب می خندید 
    مظلوم ترین گل دنیا
    نیلوفر آبی...

     ۶) تلخ می نوشمت
    به یک فنجان تنهاییِ حل شده در گذرِ ثانیه ها...

    ۷) با تو می خندم هنوز 
    زیرِ گنبدِ کبودِ زخم هایم...

    ۸) بی سبب نبود
    اشکی که می ریخت
    ساعتِ شنی...

    ۹) یکی بود
    یکی نبود 
    اما من 
    هنوز "عاشقش" بودم...

    ۱۰) بهار میشود
    کوه که بگرید...

    ۱۱)جبرِ ناشکیب 
    بر تخته سیاهِ شب ،
    و مهتابی که
    کمانکی ست از n فانوس...

    ۱۲) جنسِ گفتگو ها همه زخم بود
    چسبِ زخم
    باقیِ پولهایمان ...

    ۱۳) جارو میزد آسمان را
    آفتاب
    سرشک ناهید هنوز بر جای مانده بود ...

    ۱۴) تمامِ کمد را زیر و رو کرد
    آغوش
    پیراهنی که هیچگاه اندازه ی تنش نشد...

    ۱۵) پرواز 
    برای همه معنایی یکسان داشت
    کسی درد عقاب را نمیدانست...

    ۱۶) لب هایم را فشردم
    چه بسیارند 
    احساس های از دهان افتاده...

    ) به نامِ اتوبانی که 
    همه یادشان رفته بود 
    روزی یک شقایق بوده ست...

    ۱۸) عروسکی پشت ویترین مغازه
    فریادِ
    "من هم انسان هستم" ...

    ۱۹ ) در های بهشت باز میشد 
    اندک بودند
    اهالیِ صبح...
     
    خندانک
     
     
    ۱
    اشتراک گذاری این شعر

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    1