چه شود

چه شود گر به مرادم نرسم
به تب و آتش داغم نرسم
چه شود گر چه ندانم چه کنم تا چه شود
گر بگویم ز دلم عاشقش هستم چه شود 
چه شود گر که زبانم به سخن بسته شود
یا اگر این سخنم تن به زبانم ندهد
چه شود چون نتوانم به سخن جان بدهم
چون زبانم نتواند به سخن پا بدهد
چه شود گر نتوانم به زبان آورمش
پس که باید به لبم تکیه شود
چه شود گر همچو گنگی بشوم
با لب و دست بگویم چه خواهم بشود