سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        خنجر معشوق

        شعری از

        فائزه یگانه (بهار)

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۱۵:۲۲ شماره ثبت ۱۲۹۹۵۸
          بازدید : ۱۷۸   |    نظرات : ۱۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر فائزه یگانه (بهار)
        آخرین اشعار ناب فائزه یگانه (بهار)

        من چنان محو شدم در تو ندیدم گاهی
        خیره بودی به من و دست کجت خنجر بود
         
        نوک انگشت تو ای سور سحر بی وقفه
        اشتیاقی پی نابودی این پیکر بود
         
        من شدم پرّه پریدم به هوایت اما
        در هوایت شرری چون شرر محشر بود
         
        بنگر سوخته بالی که کنون افتادست
        بنگر اینهمه از غمزه تو کافر بود
         
        بنگر من ز تو از درد به خود پیچیدم
        غم من دور شدن از تو پری پیکر بود
         
        تو نبودی که مرا دفن خودت میکردی
        تو نبودی که تمامت پی یک دلبر بود؟
         
        پس چه شد آنهمه آتش به گلستان گردید!؟
        عجب آن شعله که از گلبن غم بهتر بود
         
        من همانم که تو گفتی شده ام دلبندت
        از چه از یاد شد آن کس که تورا در بر بود؟
         
        عاشقا من به تو دل داده شدم در بندت
        تو شدی بت و خیالت همگی در سر بود
         
        چه خوش آن روز که بستم دل خود را در توچچ
        چه خوش آن نیمه شبی کز ​​​​​​سحرم خوشتر بود
         
        شمس گردون به زمین آمد و در دل جا شد
        نظرم در تو و دل بی تب و لب ساغر بود
         
        و کنون چند گذشتست و دلم بی تاب‌است
        که دلی دادم و او با دل خود همسر بود
         
        او که روزی به گذر خاطر ما خوش میکرد
        حال یاد رخ حورش گذر دفتر بود...
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۱۵:۵۳
        بسیار زیبا و پر احساس بود خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۱۱:۲۹
        خندانک
        درودبرشمابانوی عزیزم خندانک خندانک
        زیباودلنشین قلم زدید خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        فرامرز عبداله پور
        پنجشنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۰۷:۰۳
        درود
        زیبا وپرمعنا سروده اید
        🙏⚘🌺
        رقص قلمتان ابدی
        ساسان نجفی(سراب)
        پنجشنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۱۰:۱۶
        درود بر بانوی گرامی..
        زیبا و دلنشین سرودید..
        خوش آمدید..
        خندانک خندانک
        محمد اکرمی (خسرو)
        پنجشنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۱۴:۲۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        نیره صدری
        پنجشنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۲۱:۰۶
        درود بر شما بانوی عزیز
        زیبا سرودید خندانک
        سربلند باشید
        جواد کاظمی نیک
        جمعه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۰۳:۰۹
        درودبرشما زیبابود بانو 🌹🌹🌹خوش آمدید 🌹🌹☘️☘️🍀🍀🌿🌿🌿🌿🌹🌹🌹🌹🌼🌼🌼🌼🪴🌹🌹🌹💐💐💐🌸🌸🌸🪷🏵🏵 🌹🌹🌹🌹🌹☘️☘️🍀🍀🌿🌿🌿🌿🌹🌹🌹🌹🌼🌼🌼🌼🪴🌹🌹🌹💐💐💐🌸🌸🌸🪷🏵🏵 🌹🌹🌹🌹🌹☘️☘️🍀🍀🌿🌿🌿🌿🌹🌹🌹🌹🌼🌼🌼🌼🪴🌹🌹🌹💐💐💐🌸🌸🌸🪷🏵🏵
        فریبرز رامیار
        جمعه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۱۴:۵۲
        سلام
        خوش سرودی دست مریزاد خندانک
        علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
        جمعه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۱۸:۰۰
        درود بر شما بانو یگانه بزرگوار 🌺💐🌺
        سروده‌ی زیبایی بود 🌺🌺💐
        نرگس زند (آرامش)
        جمعه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۲۱:۲۹
        درود ها بر شما خندانک
        جلیل محمد باروقی
        شنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۲۰:۵۰
        زیبا است
        درود خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6