سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        علم

        شعری از

        داریوش خطیر

        از دفتر آویشن نوع شعر دوبیتی

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۹:۴۹ شماره ثبت ۱۲۹۰۲
          بازدید : ۸۵۷   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر داریوش خطیر
        آخرین اشعار ناب داریوش خطیر

        دل هایمان خزه گرفت
        در مرداب بی غزل
        و سکوت شعر
        زیر سایه تکرار
        و بی صدایی رنگین کمان


        به زانو نشستیم
        در بی سهمی ستاره ها
        و بی ثمری گل های جالیز
        و عقیم ماندن روزها
        تا شهاب ها
        از راه برسند


        هیچ کس
        هیچ کس
        جکایت ما را نخواهد خواند
        وقتی
        دل به مترسک ها می بندیم
        و شقایق ها پله می شوند
        در مسلخ آفتاب گردان ها
        تا زنده ماندن لاک پشت ها را
        به شبنم برسانیم


        خواهیم نشست
        به انتظار بهار
        در وحشت فردا
        و بی گناهی نگاه ها
        .و زلالی واژه ها



        نه
        نه
        این راه به ترکستان است
         می روم
        تا رویا هایم تمام شوند
        و ثانیه های قلب
        و
        زجر ها به مستی برسند
        و مستی
        به رویای تو


        درد
        بودن
        یا نبودن نیست
        زخم
        تنهایی است
        میان عروسکان بسیار
        و علم های بیشتر




        تنها فضلیت ما
        تر شدن
        فصل به فصل چشم هاست
        در
        هزارتوهای هزار و یک شب



        از خراش تیغ
        تا زخم شمشیر
        تاب می آوریم
        بر مداری عروسک وار



        به کجا خواهیم رسید؟
        در انبوه خزه ها
        مرداب ها
        واحه ها


        بی هیچ تپشی
        به غرش پژواک های دیروز دل خوشیم
        و امروز
        و فردا را می بازیم
        زیر سایه های علم های سیاه

        برای مریمی که فرزند فردا را دارد و ابرها را با رنگین کمان  به خط خطی سپیده می رساند
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7