يکشنبه ۲۷ آبان
پایانِ بی بن بست شعری از محمد علی نیک روش
از دفتر سقط_جنون نوع شعر مسمط
ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۵ اسفند ۱۴۰۲ ۰۳:۱۲ شماره ثبت ۱۲۸۴۷۲
بازدید : ۱۸۱ | نظرات : ۱۶
|
دفاتر شعر محمد علی نیک روش
آخرین اشعار ناب محمد علی نیک روش
|
رفتی و دل سرخورده شد واماند
رفتی و نیم دیگرت جا ماند
یک مرد در این خانه تنها ماند
شب ضجه های ممتدی دارم
سیلـی خور جولان فصل سرد
چرکین دلِ پیرِ خیابانگرد
با من جهان بعد از تو بد تاکرد
بـی تـو زمستـان بدی دارم
ابرم ، همان ابری که باران شد
شهری که از پس لرزه ویران شد
شعری که از گلواژه عریان شد
از حس بودن خالی ام بی تو
دنیا همین جوری که دیدی نیست
این قصّه جوری که شنیدی نیست
تنهـایی ام چیزِ جدیدی نیست
دلخوش به خوش اقبالی ام بی تو
زخمی که دارد بر جگر ،کاری ست
مردی که تنهاییش ، اجباری ست
اشکی که روی صورتش جاری ست
از مردی اش امّـا ، نمی کاهد
همدست دل ، هرجایی بدمست
بدپیله ی پستِ جنون در دست
این شعر ، این پایان بی بن بست
از جان من امشب چه میخواهد؟
#محمد_علی_نیک_روش
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
شعری خوب بود
در مسمط مصراعهای آخر بندها همقافیه هستند
موفق باشید