شنبه ۱۰ آذر
|
آخرین اشعار ناب علیرضا محمودی
|
سخت است چو مردان خدا رنگ نداشت
با خلقِ جهان دوست شد و جنگ نداشت
در دفتر ِتاریخ چو نامت ببرند
آن نام تو را نشانی از ننگ نداشت
قرنی بدهد اگر خدا عمرِ دراز
از دوری ِبستگان دل ِتنگ نداشت
گر قدرت و ثروتت دهد چرخِ زمان
امّید به تاج و تختِ صد رنگ نداشت
سخت است چو مطرب بنشیند کنجی
دستی به دف و رباب و بر چنگ نداشت
یا این که اگر مردِ سیاست خواهد
صادق شده و دروغ و نیرنگ نداشت
در مُلک چو حاکمی نشیند بر تخت
ظلمی ننموده و دلی سنگ نداشت
یا این که چو جمشید شد و جام به کف
بر تختِ روان نشسته و ننگ نداشت
سخت است که در جنگلِ مولا باشی
چون شیرِ ژیان نبوده و چنگ نداشت
ناچار شدن به جنگِ دشمن رفتن
در لشکرِ خود امیر و سرهنگ نداشت
سخت است که شاعری بگوید شعری
مطبوع و روان ، قافیه ی تنگ نداشت
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیباست👏👏🌺🌺
ردیف بسیار سخت و پیچیدهاست
تقریبا همه جا خوب پرداخت شده ، در بیت دوم به گمانم باز هم جای پرداخت دارد🙏