سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        خلعت بندگی

        شعری از

        راشد نصرت سراوان

        از دفتر جهانسرا نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲ ۱۰:۱۰ شماره ثبت ۱۲۵۸۷۹
          بازدید : ۱۱۶   |    نظرات : ۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر راشد نصرت سراوان

        شام غریبانه که خوردم و با خویش،گرفتار شدم
        مستوجب زحمت،که تو را،بنده گرفتار شدم
        هضیان من،شنیده ای و،پوشانده ای،مرا
        کم است خلعت تو،چرا،فاخر نمیکند مرا
        زمینیان زیسته اند،ظهور،گشته است
        واجد به صلاح تو،نه آن دیگر سلاح را
        گویند،فلسفه ات چیست،ابهام میفکن!
        منطق ما را،با خویش،افسار میفکن!
        گویم،من نه شمایم،نه خاطر ز شمایم 
        گفتم،با خدا گویم و سازش ز خدایم
        تن طلبیدش،جامه شود عشقه خدایی
        ظهوری نه به انسان،مملو،ذات وجودش
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۲ ۲۰:۵۲
        درود بزرگوار خندانک
        راشد نصرت سراوان
        راشد نصرت سراوان
        سه شنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۲ ۲۲:۲۶
        با سلام.متشکرم از لطف شما.پیروز و سربلند و موفق باشید 🌹🌹
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۲ ۱۲:۲۲
        درودبی پایان
        بر شما
        با این شعرهای زیبایت
        خندانک خندانک خندانک
        راشد نصرت سراوان
        راشد نصرت سراوان
        چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۲ ۱۷:۲۶

        با سلام.متشکرم از لطف شما.پیروز و سربلند و موفق باشید 🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        9