پنجشنبه ۶ دی
|
دفاتر شعر محمد محمدنژاد(آشوب)
آخرین اشعار ناب محمد محمدنژاد(آشوب)
|
نوش دارو
گیــــــــر آتش بازی چشــــــم تو حال زار من
با دل شبخیــــــز شد آتشفشــــانی کار من
غرقـــه در یادت سوار موج دریای جنــون
روز و شب هایـــم عبـــور خاطره بازار من
بی بهـــارم ارغوانــی نیست کو رسم وفا
چون کبوترهای معصومی دل بیمار من
قصـد جانــــم کرده ای انگار غایـــب از نظر
در رهی بی بازگشتـــم کو کجایــی یار من
عشق پایانی ندارد قصه و افسانه نیست
سرخ و بارانی نگاه و دیده ی غمبار من
خانه ی دیده که شد گهواره ی مردم چرا
همـــره و هـــم رای مـــردم بانـــی آزار من
کهنـــه زخـــم جان دل را نوش دارویــی بیـا
شمع عمرم رو به خاموشی هله دلدار من
در دل آشوبـــم خیالــــت همــــدم تنهاییــــم
دست در دست تو رویا آمدی دیدار من
((آشوب))
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
موفق باشید