يکشنبه ۲ دی
تو را می شناسم شعری از اسدی
از دفتر سکوت نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۲ ۱۷:۴۸ شماره ثبت ۱۲۴۸۱۵
بازدید : ۲۰۱ | نظرات : ۱۸
|
|
تو را می شناسم
چراغی به راه کرده
در خواب
به قدر
نجوای نسیمی در
گوش شمشادها
تو را می شناسم
از شاخکهای پروانه ای
بی تاب
جراحی و نقاشی
پنجره ها
تو را می شناسم
خزان
از سینه آخته برگی
که رندانه
به خلسه
رگبار باران می رود
آه !
در هوایی گرگ و میش
تو گویی
چشم دارد رفته گردباد
به بیداری ماه
|
نقدها و نظرات
|
با سلام و سپاس بسیار لطف کردید جناب استکی گرامی و ممنون از حضور ارزشمندتان | |
|
باسلام و سپاس از استاد انصاری عزیز .بسیار لطف کردید و ممنون از حضور همیشه ارزنده جنابعالی | |
|
با سلام و سپاس از جناب محمد نژاد عزیز بسیار لطف کردید و ممنون از حضور ارزنده جنابعالی | |
|
با سلام تورا می شناسم چراغی به راه کرده درخواب به قدر نسیمی در گوش شمشادها تو را می شناسم از شاخک های پروانه ای که بی تاب جراحی و نقاشی پنجره ها ست تو را می شناسم خزان از سینه آخته برگی که به خلسه رگبار باران می رود آه! تو گویی چشم دارد رفته گر باد به بیداری ماه با سپاس از حضور و نقد ارزشمند سرکار .موسیقی شعر ،اتمام جمله ،پیوستگی کلمات ،و و یرگول اصول تقطیع شعر سپید است .امید آن که از نگارش شعر حقیر رفع ایراد( در خصوص تقطیع بندی) شده باشد .بازهم سپاس و خدانگه دار | |
|
با سلام و سپاس از جناب مهدوی کرامی .بسیا لطف کردید و ممنون از حضور ارزشمند جنابعالی | |
|
با سلام بسیار لطف کردید و ممنون از حضور ارزنده جنابعالی | |
|
با سلام بسیار لطف کردید جناب نجفی عزیز و ممنون از حضور ارزنده جنابعالی | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و جالب بود