کدام صورت فریاد شده ی سکوتی ؟
کدام تیغ صابون نخورده بر ریشی ؟
ریشم از صبوری سپید شد
چه دلیلی دارد فرشته هم گام تو متوجه لبخندت نشود
قربان زیرک تر از تو مگس پرواز زیبایی دارد
آهای فرشته فریاد بزن بگو در حبس منی
آهای جنون آمیز شده در شکل من
فریاد بزن بگو جنون را دریافته ای
دوباره غش می کنی بالای یک درخت
آخر درخت جای غش کردن است ؟
فرض کن نیمه جانم هماهنگ رویایت نیست
فرض کن دروغ پا بر ،بر افروختگی من گذاشته است
من از قماش این رویایم
عجب رویایی فریاد می زند
بگو گناهت چیست آرمان فغان گرفت
فردا نا آگاه تر از همه پرواز مگس را در هلهله کودکان دیدم
گناه فرشته را بدوش می کشید
صورت فتوای من می شد
آهای فریاد اجازه معصیت می دهی ؟
اجازه بده کمی از دست چین فریاد را در سفره بچینم
اجازه بده از جای خود نجنبیده
چشم انتظار گناه سنگین تر باشم
فریاد مرا آتش بزن بدون دفاع
کمی سنگریزه ها در جیبم سنگینی می کنند
شبیه همان گناه در جیبم
عصبانی شو فریاد من
چقدر گناه باتو شیرین می شود
.....................
بااحترام محمدرضا آزادبخت