جمعه ۲ آذر
محتاج محبت عبّاسم (ع) شعری از زینب حسنی
از دفتر بیمه نوع شعر رباعی
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ ۱۴:۲۷ شماره ثبت ۱۲۲۲۷۸
بازدید : ۲۵۳ | نظرات : ۳۲
|
آخرین اشعار ناب زینب حسنی
|
عمریست که روی اسم او حسّاسم
سوگند به دل ، عاشق این
احساسم
شد آب خجالت زده و آب از عشق
من تشنه لب محبّت عبّاسم
زینب حسنی (دنیا)
|
نقدها و نظرات
|
دل خون شد و از معرکه دلدار نیامد ای اهل حرم میر و علمدار نیامد | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
صل الله علیک یاابالفضل العباس یااخی الحسین ...
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
رخصت بده از داغ شقایق بنویسم
از بغض گلوگیر دقایق بنویسم
میخواهم از آن ساقی عاشق بنویسم
نمنم به خروش آیم و هِقهِق بنویسم
دل خون شد و از معرکه دلدار نیامد
«ای اهل حرم میر و علمدار نیامد»
در هر قدمت هر نفست جلوۀ ذات است
وصف تو فراتر ز شعور کلمات است
در حسرت لبهای تو لبهای فرات است
عالم همه از این همه ایثار تو مات است
از علقمه با دیدۀ خونبار نیامد
«ای اهل حرم میر و علمدار نیامد»
سقا تویی و اهل حرم چشم به راهت
دلها همه مست رجز گاه به گاهت
هر چند تو بودی و عطش بود و جراحت
دلواپس طفلان حرم بود نگاهت
سقای ادب جلوۀ ایثار نیامد
«ای اهل حرم میر و علمدار نیامد»
افتاد نگاه تو به مهتاب، دلش ریخت
وقتی به دل آب زدی آب، دلش ریخت
فرق تو شکوفا شد و ارباب، دلش ریخت
با سجدۀ خونین تو محراب، دلش ریخت
صد حیف که آن یار وفادار نیامد
«ای اهل حرم میر و علمدار نیامد»
انگار که در علقمه غوغا شده آری
خونبارترین واقعه برپا شده آری
در بزم جنون نوبت سقا شده آری
دیگر پسر فاطمه تنها شده آری
این قافله را قافلهسالار نیامد
«ای اهل حرم میر و علمدار نیامد»
ای علقمه از عطر تو لبریز، برادر!
ای قصۀ دست تو غمانگیز، برادر!
بعد از تو بهارم شده پاییز، برادر!
برخیز! حسین آمده برخیز! برادر!
عباسترین حیدر کرار نیامد
«ای اهل حرم میر و علمدار نیامد»
((میرزاعبدالله خداداد )) یکی از نوحهسازان قدیمی تهران بود که با عنوان «دیوانه» تخلص میکرد. رشیدی میگوید: «میرزاعبدالله، صاحب نوحههای معروفی است که هنوز هم در زبان و ذهن مردم تهران جایگاه ویژهای دارد. ای اهل حرم، میر و علمدار نیامد/ علمدار نیامد/ سقای .... او سروده بود: سقای حرم سید و سالار نیامد، اما با گذشت زمان و تکرار لفظ، به «سقای حسین» تبدیل شد. این نوحه وداع هم متعلق به اوست:
کس ندیده در عالم، این چنین گرفتاری شه رود به میدان و زن کند جلوداری
شد کشته شاها عباس علمدارت
من به جای عباسات میکنم علمداری
یا این دو دمه:
«ای باد صبا رو به حرم گو به سکینه
نشد آب میسر، نشد آب میسر
آب از کف من ریخت اَیا ماه مدینه
نشد آب میسر نشد آب میسر»
هم از شعرهای میرزا عبدالله خداداد است.
این نوحه دودمه حضرت علیاکبر (ع) هم از سرودههای میرزاست:
«اکبر رود ای اهل حرم جانب میدان
کفن کرده به گردن گیرید به بالای سر او همه قرآن ...
کفن کرده به گردن.»
میرزاعبدالله در گمنامی و ناشناختگی عجیبی دار فانی را وداع گفت. مزار او در گورستان مسگرآباد تهران واقع بود که با جمعآوری قبور و تبدیل آن به پارک در اواسط دهه ی 50 قبر او نیز از بین رفت. حاج حسن رشیدی میگوید: «میرزا قبر میخواهد چه کار؟ اسم و رسم را برای چی لازم دارد. شب و روزی نیست که نوحه ی «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد» نه تنها در کربلا که در سراسر دنیا خوانده نشود. همین برای او کافی نیست؟» .
سلام مخصوص حضرت ابالفضل العباس(ع) :
«السلام علیک یاابالفضل العباس،ایهاالعبدالصالح،المطیع لله ولرسوله و لامیرالمؤمنین ولفاطمةالزهرا و الحسن والحسین
اشهدُانّکَ قدقتلت مظلوما
یاکاشف الکرب عن وجه الحسین اکشف کربی بحقّ اخیک الحسین» .
«درودبرتوای ابالفضل العباس،ای بنده ی صالح ومطیع خداورسولش
وامیرالمؤمنین،وبرای فاطمه زهراوامام حسن وامام حسین،براستی گواهی می دهم که تومظلومانه کشته شدی،ای برطرف کننده ی غم واندوه ازچهره ی حسین،غم واندوه مرانیزبحق برادرت حسین برطرف ساز»
اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد و عجّل فرجهم