بسم الله الرحمن الرحیم
دلِ من نیـمه شبـی؛غــرق جــهان خــواهــم شــد🌌
تــک و تـنـها وســطِ غــصه نـــهان خواهـم شــد🚶
لـــبم از بـوســــهِ ی غـــم گــــر تَــرَکی بــــر دارد
نکــند خــون بخـوری دل!نگـــران خــواهم شـــد💔
گفتـــه ام قلــب مــرا هــدیـه به ماهــم بــدهـید💝
عـوضـش غــم نـدهد؛ بــرگ خـزان خـواهم شــد🍂
گــوش مشــتاق غــزل گفـــتن ما بــاش ببــیـــن👂
بــین لـب های غـــزل؛در نوســان خواهـــم شــد♒
دوش بر دوش دلی؛تشنه ی خون خواره شــدم👹
دوش تا دوشِ لبـش بــوسه زنـان خواهم شـــد
غم چو آمد به وسط نیمه ی جان پـرشــده بـود🍺
غرقِ لنفوم شده دل؛پس سرطان خــــواهم شـد👾
زنـدگـانی شــــده تــکــرار هـمــــین ثـانـــیه هــا ⏳
روی هـــر ثانــیه تـکــرار زمــــان خواهــــم شــد⏰
غـم هــجران نه فقط کلبـــه ی احــزان تــو دیــد🏰
مـاه گـــر زیـرِ کــفـن؛هــجرِ جــهان خـــواهـم شـــد⛅
مـــاه رویـان بــه کــه مــانـــند بـــگو یوســـف چـــاه
یوســـف از چـــاه نیــا!زخـم زبــان خــواهـــم شـــد👅
پیـــش یوســف زنــی ار دســـت بُـــرد جــای تــرنــج🍊
چشمِ مــن جــان بــدهــد تـــا نـــگران خــواهــم شـــد👀
مثــــــل مـــــاهی و منــم کــوکـبِ طـــوّاف لبــــم🌙🌠
"تو" اگـــر یـخ بشوی "مـن"مــیعان خـواهم شــد❄☔
ردیف استفاده شده از شعر حضرت حافظ
ارغوان جامِ عقیقی به سمن خواهد داد
چشمِ نرگس به شقایق نگران خواهد شد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت:
حال و احوال و احساس مرا در رد صدایم جست و جو کنید
نه شعرهای اشتباه و پر غلطم🍂💔
ماهرویان کلمه ایست تا بر زبان آورده میشود آنچه به ذهن متبادر میشود انگار معشوقه ی مونث است...
درست است تنواسنتم در داستان حضرت یوسف کشف و نوآوری جدید خلق کنم ولی گفتیم داستان حضرت یوسف را پیش بکشم تا ثابت کنم ماهرویان مذکر چه بسا زیباتر هم باشند😊
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عید نوروز و مقارن شدنش با ماه پرمبارک رمضان؛ ماه میهمانی خدا را به تمامی عزیزانم تبریک و شادباش عرض میکنم
درود بربانو پنام عزیزم شاعرباذوق وبااستعداد شعرناب
که بارها ازمن درخواست نقد شعرشان راداشتند اما متاسفانه قسمت نشد امروز اما بااجازه ی این شاعربانوی عزیز چند جمله ای درمورد این شعر خواهم نوشت ...
دکلمه ی شعرزیبابود گرچه کمی بارغمش سنگین است ومی شود روی این صدای زیبا بهتروبیشترهم کارکرد
قبل ازهرچیز یکی از نکاتی که درمورد شعرخانم پنام باید عرض کنم این است که به نظر می رسد این شاعرعزیز علی رغم علاقه ی شدیدی که به نوشتن دارند اما ذهنشان هنوز دچار دوگانه گی است ونتوانسته اند روی یک خط فکری منسجم درحرکت باشند واین عدم انسجام فکری را درهمین شعر بخصوص مشاهده می کنیم به طوری که مخاطب حس می کند شعرجوششی نیست بلکه شاعر بیشتر تلاش کرده که شعربگوید
بانو پنام استعداد خوبی درنوشتن دارند اما درچند شعری که من ازایشان خوانده ام ارتباط عمودی شعر بامشکل مواجه بود ازجمله همین شعر
اگردقت کنیم ابتداشاعربادرددل کردن بادلش شروع می کند اما هنوز تکلیف این درددل مشخص نشده ومخاطب منظورشاعرراخوب درک نکرده می گوید
غم هجران نه فقط کلبه ی احزان تودید
انگار اصل موضوع فراموش شد ودوباره دربیت بعدی ازماهرویان حرف می زند!
تشتت فکری شاعر کاملا نمایان است عنصر عاطفه وخیال دراین شعرقوی است اما شاعر نتوانسته آنجورکه باید تصاویرشعررابه هم ربط دهد ارتباط بین بیتها مرتب قطع میشود وتلاش شاعر برای به سرانجام رساندن شعر آنطور که باید به نتیجه نرسیده است
مخاطب گیج می شود ودرآخرچیزی جز چندتصویر گنگ ومبهم عایدش نمی شود نمی دانم شاید چون خواسته اند ازشعر حافظ تقلید کنند اینگونه شده وهمین هم می تواند دلیلی بر اثبات این باشد که شاعر به زور می خواهد شعری عاشقانه عارفانه بگوید البته تقلید برای تمرین نوشتن شعر بد نیست وکمک می کند به بهترشدن قلم شاعر
ببخشید کمی رکم بانوی عزیزم اما گربه هربیت این شعرنگاهی موشکافانه بیاندازیم خواهیم دید که هرکدام برای خودش سازی زده واین ساز اصلا هماهنگ باهم نیست
جداازاینکه ضعف تالیف هم درچندجای شعر مشهود است تابیت چهارمش بد نبود انسجامش اما بعدش دیگر کلا دورشدید ازموضوع
ببینید مثلا دراین بیت دقت کنید
غم چو آمد به وسط نیمه ی جان پـرشــده بـود🍺
غرقِ لنفوم شده دل؛پس سرطان خــــواهم شـد👾
شما تا بیت قبلش دارید بادل خودتان حرف می زنید ویکهو به خودش می گویید غرق لنفوم شده دل پس سرطان خواهم شد
خب اینجا دیگر مسیرشعر عوض شد مخاطب سردرگم می شود
بعدش هم یکهو ازیوسف وزلیخا وماهرویان می گید وکلبه ی احزان تصاویری تکراری که هیچ شگفتی وچیزجدیدی ندارد
انگار اصلا شاعرشعر افکارش رانتوانسته آنجورکه باید سرجمع کند جدا ازهمه ی اینها تکرار بیش ازحد کلمات درشعر بسیار نازیبا کرده شعر را وهمین هم باعث می شود که مخاطب حس کند جوششی نیست شعرو بیشتر به عدم انسجام فکری و بدون هدف بودن اندیشه ی پشت این شعر پی ببرد ...
اکردقت کنید کلمه ی غم ،دل،لب ،جان وغزل خیلی تکرارشده وشاعر زورمی زند که باچند کلمه ی مشخص بیت سرهم کند
قافیه ها هم درچند جا تکراری است مثل جهان ونگران که دوبارتکرارشده است
شاعردرابتدا بد شروع نکرده اما متاسفانه نتوانسته موفق عمل کند دربقیه ی شعر
کلا ارتباط عمودی وافقی بین بیتها برقرارنیست بیتها دچار ازهم گسیختگی اند معناو مفهوم مشخصی را دنبال نمی کنند وخوب هم شعر به پایان برده نشده
مثــــــل مـــــاهی و منــم کــوکـبِ طـــوّاف لبــــم🌙🌠
\"تو\" اگـــر یـخ بشوی \"مـن\"مــیعان خـواهم شــد❄☔
آما نفهمیدیم الان مخاطب این شعرواقعا کیست دل است یا کس دیگر شاعرازاین موضوع پریده وسط موضوع دیگر
درست است که درغزل هربیت خودش می تواندحرفی برای گفتن داشته باشد و
یک شعرکامل باشد اما باید به این نکته دقت کنیم که انسجام موضوعی وارتباط بین بیتها باید محکم باشد
به این دوبیت دقت کنید:
مـــاه رویـان بــه کــه مــانـــند بـــگو یوســـف چـــاه
یوســـف از چـــاه نیــا!زخـم زبــان خــواهـــم شـــد👅
این بیت ضعف تالیف دارد برای من لااقل معنایش مشخص نیست نمیدانم شاید من خراب برداشت کردم
پیـــش یوســف زنــی ار دســـت بُـــرد جــای تــرنــج🍊
چشمِ مــن جــان بــدهــد تـــا نـــگران خــواهــم شـــد👀
چشم من جان بدهد تانگران خواهم شد هم معنایی ندارد
زبان شعرهم که کلا زبان عصر حافظ است گرچه تقلید است اما میشد کمی امروزی ترش کرد
مادر زبان امروزمان نمی گوییم ار دست برد
می گوییم اگر دست برد
ویا کلماتی مانند کلبه ی احزان وکوکب وهجر مختص همان شعرحافظ وزمان خودش است ......
باتوجه به نکاتی که گفتم این شعر نیازشدیدی به بازنگری دارد ...
امیدوارم جسارتم راببخشید می دانم که استعداد خوبی درکلاسیک سرایی دارید ذهنتان موسیقیایی است وزن شعرتان بد نیست ،قافیه وردیف راهم خوب می شناسید فقط باید بیشترشعربخوانید شعرهای امروزی ونکته ی دیگر اینکه اصلا سعی نکنید به زور شعربسرایید بگذارید حس وحال شعر خودش بیاید چند روزی رویش کارکنید عجله ای درارسال نداشته باشید
تقلید کردن برای تمرین سرودن درابتدای راه خوب است ولی کم کم باید زبان شعری خودتان راپیداکنید ....
برایتان دراین مسیر ارزشمند نوشتن بهترینها را ازخداوند بزرگ خواهانم
موفق وسلامت باشید نازنینم
ببخشید اگر یه کم تند رفتم سحری رو خوردم وانرژی گرفتم ازبیکاری کله ی سحرآوارشدم سرشعرشما وکلی مثل جودی ابوت پرحرفی کردم