باران چنان شسته مثل ماه صورت روستا را
بوی دیوارهای کاه گل خونه قدیمی
پرو بال داده مرغ و خروسهای داخل حیاط را
پنجره های شیشه رنگی و ارسی اتاق
بیشترعطر شمعدانی هارا دارند تا چوب
لحاف گل درشت و قرمز کرسی
چون نگین انگشری در وسط اتاق
جاریست آب دهان دوگوسفند در حیاط
از تماشای تلنبار علوفه پشت بام
صنوبری پیر با شاخه های کم توانش
بازیچه شیطنت کلاغ و کنجیشکان شده
درخت گیلاس آبستن است به میوه
بابشارت شکوفه های پربارش
در چوبی وکوتاه قد تنور خانه ، باز و بسته میشود
منقلی آکنده از ذغالهای آتشین
در دستان ننه خاتون
که روبه پله ها می گذارد
بخارسماور نیکالای روسی
اشگ پنجرهها را در آورده است
قلقل دیزی آبگوشت با عطر سیر و ادویه جات
روی چراغ علاالدین ، جهیزیه زن خانه
ننه خاتون درب نشیمن را می گشاید
گرچه چین و چورک صورتش ردپایروزگار است
اما لپ هایش بیاد می آورد
گلهای زیبای درخت به را
کات ..........
ننه خاتون تبسمی شیرین
چون نشانه ای از مهر خدا برلب
چه مو منانه
اتاق خالی را نیز سلام می گوید
پ.ن
در اصلاحات شعر از استاد عزیزم جناب
رحیم فخوری کمک گرفتم
اسفند ماه ۱۴۰۱
🖋جواد کاظمی نیک 🖋
خواندم و لذت بردم
سپید سرا نیستم اما فکر کنم بد نباشه که چند تا نکته رو گوشزد کنم (با این که بزرگوارانی مانند جناب علامیان که در سپید سرایی استاد هستند نکات ارزشمندی رو نوشتند):
1- به نوع زبان به کاربرده شده توجه کنید و بر اون مسلط باشید:
یکی از ایراداتی که توی شعرتون دیده میشه ترکیب زبان گفتاری یا شکسته با زبان ادبی یا روزنامه ای عه. این مشکل خودش رو به وضوح در سطر نخستین نشون داده:
(باران) (چنان) شسته "مثل" ماه "صورت" روستا (را)
کلمات داخل () روزنامه ای و کلمات داخل " " شکسته هستند. از نظر من این سطر باید به یکی از دو شکل زیر نوشته می شد:
روزنامه ای: باران چنان شسته مانند ماه چهره روستا را
شکسته: بارون جوری شسته مثل ماه صورت روستا رو
2- شکاف معنایی بین سطرها بیش از حد است:
باران چنان شسته مثل ماه صورت روستا را
بوی دیوارهای کاه گل خونه قدیمی
پرو بال داده مرغ و خروسهای داخل حیاط را
اینجا منظور اینه که "بارون به قدری باریده که بوی کاه گل مرغ و خروس های حیاط رو به وجد آورده" (لطفا من رو اصلاح کنید اگر اشتباه برداشت کردم)
رابطه معنایی میان سطر دوم و سوم مشخصه و همدیگه رو کامل می کنن، اما رابطه سطر اول و دوم چیه؟ در حقیقت اگه واژه "چنان" رو استفاده نمی کردید این ارتباط درست می شد. اگه می خواهید "چنان" سر جای خودش باشه، باید یه "و" یا "که" (که اصطلاحا موصول نامیده میشن) اول سطر دوم بیارید.
3- وزن درونی شعر به خوبی حس نمیشه. درسته که شعر سپید وزن عروضی نداره، اما در هر حال وزن داره! همگرایی یا گسستگی واژه ها و دستور زبان نقش اصلی رو در وزن سپید بازی میکنن. بعضی از سطرها یا زیادی طولانی اند یا زیادی کوتاه و بعضی جاها دستور زبان به غلط به هم ریخته شده! مثلا اگه سه سطر اول رو به شکلی که من نوشتم می نوشتید وزنش درست میشد:
باران چنان شسته مثل ماه صورت روستا را
بوی دیوارهای کاه گل خونه قدیمی
پرو بال داده مرغ و خروسهای داخل حیاط را
باران،
چنان شسته مثل ماه
صورت روستا را،
بوی دیوارهای کاه گل خونه قدیمی
پرو بال داده
مرغ و خروسهای داخل حیاط را!
و سخن پایانی این که لطفا املای کلمات و نشانه های سجاوندی رو رعایت کنید! اینجوری خوندن و درک و دریافت شعر درست تر اتفاق میوفته!
امیدوارم که مفید بوده باشه