سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 5 آذر 1403
  • روز بسيج مستضعفين، تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
24 جمادى الأولى 1446
    Monday 25 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۵ آذر

      شغلم مستی ست

      شعری از

      بهمن بیدقی

      از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

      ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۱ ۰۴:۵۴ شماره ثبت ۱۱۷۴۷۳
        بازدید : ۱۸۶   |    نظرات : ۱۲

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر بهمن بیدقی

      شغلم مستی ست
       
      شغلم فقط مستی ست
      شغلم نیست باده فروشی
       
      روزنامه فروش نیستم
      نیستم ، یه دوره گردِ دادزن از برای ،
      فوق العاده فروشی
       
      ازتمام این مغازه های رنگ وارنگ ،
      فقط دوست دارم دکه های ،
      ساده فروشی
       
      تو اِی قاضی ! چرا ظلم میکنی بر عدل ؟
      مگر حیثیت ما را ، اعاده فروشی ؟
       
      تو اِی ظاهرالصلاح !
      چرا راهِ راست ما را ، کج و بیراهه کنی ؟
      مگه تو جاده فروشی ؟
      چرا شک میریزی در یقینمان ؟
      مگه تو قاطع فروشی ؟
      تو همان بِهْ بِرَوی قاطرفروشی
      حضرتِ باران اینهمه ، گلهای قشنگ را ، ژاله گون نمود
      سشوار بدست گرفتی که به روی گل دگر ژاله نمانَد ؟
      مگه تو ژاله فروشی ؟
      طالعمان بعد از عمری ، نزدیک بود سر بزند
      طالع مان را ، تو به خاک و خون کشیدی
      مگه تو طالع فروشی ؟
      بهترنیست تا بِرَوی ، بهرِ طالبی فروشی ؟
      آنهمه امیدِ زارع را ربودی
      جایش ساختمان بنا کردی به جای ،
      عشقِ مواج به خوشه های گندم
      مگه تو زارع فروشی ؟
      آنهمه ، حیثیتِ لاله چه شد ؟
      مگه تو لاله فروشی ؟
      همه یکریزِ گناهها وخطا را ، چرا تو ماله کشیدی ؟
      ماله را به دیگران هم میدهی ؟
      مگه تو ماله فروشی ؟
      فوج فوج ناله های مظلوم را ، چرا تو نمیشنوی ؟
      میدانم که نان فروشی، نمیدانم که چرا ناله فروشی
       
      بهمن بیدقی 1401/11/22
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ ۱۸:۰۷
      درود استاد عزیز
      بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ ۲۰:۴۹
      با سلام و عرض ادب استاد بزرگوار
      سپاسگزارم از الطافتان
      سلامت باشید
      ارسال پاسخ
      رضا حمیدی راد(احسان)
      دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ ۱۱:۳۶
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      درودتان باد بهمن خان بیدقی عزیز
      مانا و شاعر بمانید
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ ۱۱:۵۵
      با سلام و عرض ادب بزرگوار
      سپاسگزارم
      ارسال پاسخ
      رحیم فخوری
      دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ ۱۳:۰۷
      سلام وعرض ادب جناب بیرقی
      جسارتن مستی را نمی توان در زمره شغلها قرار داد مستی دگرگونی حالت طبیعی افراد است و چه بسا ربطی هم به باده نداشته باشد یک ترانه یک اتفاق خوب یک شعر نیز می تواند حال آدم را خوب کند خیلی خیلی بخشید این نظر شخصی بنده را
      میشد نوشت
      *عادتم مستی ست*
      باده فروش نیز نیستم*
      موید وموفق باشید خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ ۱۴:۲۱
      با سلام و عرض ادب بزرگوار
      سپاس از حضورتان
      ارسال پاسخ
      بهروز دارابی
      دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ ۱۴:۰۰
      سلام و درود استاد عزیز
      چه نقد طوفانی
      آرزوی بهترین ها
      🌹🌹🌹
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ ۱۴:۲۲
      با سلام و عرض ادب بزرگوار
      سپاسگزارم
      سلامت باشید
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ ۱۹:۰۳
      درود بر جناب بهمن بیهقی
      خندانک خندانک خندانک

      خریدی ناخدایان را به جایش
      خدا را با حقیقت می فروشی
      فروشت خوب و سودت جز ضرر نیست
      چرا ؟چون زیر قیمت می فروشی!!
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ ۲۰:۴۹
      با سلام و عرض ادب بزرگوار
      سپاس از حضورتان
      ارسال پاسخ
      عارف افشاری  (جاوید الف)
      پنجشنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۱ ۰۱:۵۵
      خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      پنجشنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۱ ۰۶:۳۸
      با سلام و عرض ادب بزرگوار
      سپاسگزارم
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      ساسان نجفی(سراب)

      نیست جز عشق خالق هستی نام و نشان دلم
      میر حسین سعیدی

      مست از فدا نمودن سر را جدا نمودن ااا بر سر نیزه رفتن عشق از خدا ستودن ااا اشاره به حدیث قدسی من عشقنی عشقته وااا ن
      نادر امینی (امین)

      من از آنروز دیوانه لایعقل بشدم روی ماه توبدیدم سوی میخانه شدم تن وجان را برهیدم به فراموشی دل بشکستم دل خودرا سوی میخانه شدم بدر میخانه رسیدم همه دیدم مدهوش زخود وبیخودی اکنون برستم به نهانخانه شدم درنهانخانه نیافتم جز سرگشتگی روح وروان وزنهانخانه شتابان سوی بتخانه شدم چو نهانخانه و بتخانه ومیخانه همه بی روح بدیدم یکسره سوی ازل تاختم و سوخته هشیار شدم
      میر حسین سعیدی

      ما سر ز تن و دل ز جهان رسته و مستیم ااا بر زلف چلیپا دل خود بسته شکستیم ااا نزدیک دل شکسته شد منزل آن یار ااا در دل دل خود شکسته هستیم
      نادر امینی (امین)

      مستیم وزنیم دف چو دوعالم همه عشق است رقصیم وبنوشیم زقدح می که فرزانه عشقیم دیوانگی عبد همه پرتو ذات است یاهو کنیم برهنه گیتی چو دردانه عشقیم

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      3