سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        زیبایی باران

        شعری از

        بهروز دارابی

        از دفتر شعرناب نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۳۰ دی ۱۴۰۱ ۰۲:۴۳ شماره ثبت ۱۱۶۷۸۰
          بازدید : ۱۳۴   |    نظرات : ۱۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهروز دارابی

        تو را چون آخرین
        دیدار بوسیدم
        به رویای تو باز
        دیوانه وار
        امشب خندیدم
        رها بودی   ،   جدا بودی
        پناه امن یک تنهائی ویران
        و من راهی شدم دیگر
        به  سوی شهر چشمانت
        برای دیدن زیبائی باران

        بهروز دارابی
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        شاهزاده خانوم
        يکشنبه ۲ بهمن ۱۴۰۱ ۱۰:۴۹
        سلام.. خندانک
        زیبا بود خندانک خندانک
        بهروز دارابی
        بهروز دارابی
        دوشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۱ ۰۰:۴۷
        سلام و درود استاد عزیز مهربانوی جان
        ممنونم از توجه خوب شما
        بر سایه آرامش بمانید و بر دل شعر زندگی بنشینید
        🙏🌹🌹🦋

        سرو حیات عمر‌ من ریشه به آب نزد اگر
        تو کینه ای به دل نگیر دلهره ای دگر نشو

        خسته شده از انتظار ، سایه به تو نداد اگر‌
        عشق زبان کودکیست بهانه ای دگر نشو

        بهروز دارابی
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۲ بهمن ۱۴۰۱ ۱۲:۴۱
        خندانک
        درودبرشما خندانک
        زیبابود خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        بهروز دارابی
        بهروز دارابی
        دوشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۱ ۰۰:۳۵
        سلام و درود استاد عزیز مهربانوی واژه ها
        سپاسگزاری میکنم از حضور و توجه خوب شما

        بر مهر زندگی بنشینید الهی
        🙏🌹🌹🦋
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۲ بهمن ۱۴۰۱ ۱۳:۵۶
        دلنشین و زیبا بود خندانک
        بهروز دارابی
        بهروز دارابی
        دوشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۱ ۰۰:۳۷
        سلام و درود استاد عزیزم جناب استکی
        ‌ممنون از بذل توجه شما
        پایدار و سرافراز باشید الهی
        🙏🌹🌹🦋
        ارسال پاسخ
        سید هادی محمدی
        يکشنبه ۲ بهمن ۱۴۰۱ ۱۶:۴۸
        خندانک
        بهروز دارابی
        بهروز دارابی
        دوشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۱ ۰۰:۴۲
        سلام و درود استاد عزیز جناب محمدی
        ممنونم از حضور زیبای شما
        همواره بر مدار مهربانی بمانید الهی
        🙏🌹🌹🦋

        تو را می شناسم
        تو همرنگ دنیای منی
        تو نزدیک تر از هر عبادت به من
        تو امروز و فردای منی
        تو را می شناسم
        صدای نفسهای تو امنیت
        تو اسم عبور در شب حادثه
        تو احساسی ترین حس خوب
        تو آرام فردای منی
        تمامی من دلهره
        تو تا وسعت بیکران
        پر‌ شکوه
        تو همرنگ دنیای منی
        صدای قدمهای تو ، آرزو
        همان حرمت معجزه
        تو دلگرمی بودنی
        تو همبند زندان منی
        همان زندان غرورم به من
        همان واژه ی سادگی
        تو زیباترین خاطره
        تو بویِ نم کوچه ها
        دلیل دعاهای من
        تو جاری تر از خون من
        تو فرهنگ زیبای منی

        بهروز دارابی
        ارسال پاسخ
        حسین احسانی فر(منتظر لنگرودی)
        يکشنبه ۲ بهمن ۱۴۰۱ ۰۹:۱۱
        سلام و عرض ادب آقای دارابی بزرگوار

        هماره قرین با عزت و عافیت باشید خندانک
        بهروز دارابی
        بهروز دارابی
        دوشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۱ ۰۰:۳۳
        سلام و درود استاد عزیز جناب احسانی فر
        ممنون از لطف توجه شما سرور گرامی
        بر قرار مهر بمانید و بر فراز محبوبیت
        🙏🌹🌹🦋
        ارسال پاسخ
        سارا (س.سکوت)
        دوشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۱ ۰۰:۵۶
        درود بر شما گرامی
        زیبا بود خندانک
        نبض قلمتان جاری خندانک
        بهروز دارابی
        بهروز دارابی
        دوشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۱ ۰۱:۱۰
        سلام و درود استاد عزیزم مهربانوی جان
        ممنونم از توجه شما
        بر دل شعر زندگی بنشینید الهی
        🙏🌹🌹🦋

        نگو دیر است
        نگو این کوچه دلگیر است
        که این بن بست تاریکی به بند زندگی گیر است

        زمین و آسمان آرام
        شب از شعر خدا لبریز
        چراغ اختران با عشق زنجیر است

        شب و چشمان تو زیبا
        صدای‌ گریه ها ، آرام
        تمام لحظه های زندگی‌ با عشق درگیر است

        بهروز دارابی
        ارسال پاسخ
        محمد گلی ایوری
        دوشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۱ ۰۴:۴۱
        سلام و درود بیکران جناب دارابی عزیز و گرامی
        زیباست
        موفق باشید
        خندانک خندانک خندانک
        بهروز دارابی
        بهروز دارابی
        دوشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۱ ۱۳:۲۴
        سلام و درود جناب ایوری عزیز استاد خوبم
        ممنونم از سخاوت طبع شما
        سر افراز و پایدار باشید‌ الهی
        🙏🌹🌹🌹🦋

        صبر هم غمزده زده با شرم اشک میریزد
        پشت این صورت خسته تعارف به لب میریزد


        درد در گوشه سینه دامن گیر است
        ای دریغ آخر این کوچه به شب میریزد


        بهروز‌ دارابی
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        دوشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۱ ۱۱:۱۷
        دورد برشما زیبا 🌹🌹🌹🌺🌺🌺بود🌺🌹🌹🌹🌹
        بهروز دارابی
        بهروز دارابی
        دوشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۱ ۱۳:۲۶
        سلام و درود استاد عزیز
        ممنون از توجه شما
        بر قرار مهر بمانید
        🙏🌹🌹🦋
        تقدیری شکسته
        رویای روزگار مرا
        چشمی برهم زده
        صبر و قرار مرا
        نگاهم که میکند
        تازه میشوم
        در‌ دست گرفته
        ساده اختیار مرا

        بهروز دارابی
        ارسال پاسخ
        دوشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۱ ۲۰:۰۵
        خندانک خندانک
        درود بر شما
        بهروز دارابی
        بهروز دارابی
        دوشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۱ ۲۲:۳۶
        سلام و درود ادیب گرامی راحیل عزیز
        ممنون از توجه شما
        بر مدار مهربانی بمانید و بر دل شعر زندگی بنشینید
        🙏🌹🌹🦋

        دیدار من و تو راهی فردا می شد
        خسته ای و غمزده باز تنها می شد

        مثل کافر شده ایم در نگه خاص و عوام
        عشق ما سوژه ی شهر تماشا میشد

        کاش یکشب برویم سرزده از خاطر شهر
        یا که با عاشقی ما به نوعی مدارا میشد

        بهروز‌ دارابی
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4