سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        موسی و شبان

        شعری از

        امیر وحدتی یگانه

        از دفتر یگانه نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۳ دی ۱۴۰۱ ۱۶:۲۲ شماره ثبت ۱۱۶۵۹۲
          بازدید : ۲۹۵   |    نظرات : ۴۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر امیر وحدتی یگانه

                       موسی و شبان
        دید موسی کودک خُردی دَم آزاد راه
        در میان سوز سرما اندرونش سوز آه

        کاسبی میکرد گویا  آن شبان خردسال
        خسته بود اندر میان ازدحام و قیل و قال

        فصل تابستان بیابانها شبانی میکند
        در زمستان هم خیابان جانفشانی می کند

        دستهای لاغرش را سوی خالق باز کرد
        شکوِه خود با خدایش نم نمک آغاز کرد

        تو کجایی سهم من از چرخش دوار چیست
        خواهرم بی کفش باشد پس بگو مسئول کیست

        گر لباسم زشت می باشد دلم آئینه است
        از هجوم سنگ بی عدلی چنین پر کینه است

        می شود گاهی دل بشکسته من وسوسه
        کاش بودم مثل همسالان خود در مدرسه

        مطمئنم گر بدانی حال و روز مادرم
        یا ببینی در نهانی گریه های خواهرم

         درد ما را همچو درد خویش درمان میکنی
        کارها را اندکی بر ما هم آسان میکنی

        خرج نان خواهر است این دسته گل پرپر مکن
        تو مرا شرمنده از دلخواهش مادر مکن

        راه را خلوت مگردان از ترافیک گران
        کز وجودش عاید ما میشود یک لقمه نان

        کاش باشی یک شبی همراه من مهمان ما
        تا ببینی وقت شام و سفره بی نان ما

        گاه ما محتاج می باشیم بر یک نان شب
        اندکی واضح بگو داری چه چیز از ما طلب

        بست چشم خویش از دنیا پدر با حال زار
         مادرم در کنج کلبه مانده است چشم انتظار

        دوش حال مادر بیچاره من شد خراب
        از هجوم اشک های خواهرم گشتم کباب

        خواهرم با سن خُردش حس خواری میکند
        مادرم از گشنگی شب زنده داری میکند

        این چه وضعی و چه حالی ، وین چگونه زندگی است
        وضع و حال زار ماها بر تو هم شرمندگی است

        مادرِ آن نور چشمی رفت شهر لاس وگاس
         مادرِ من بگذرانَد عمر با کهنه پلاس

        سهم ما را کرده ای یک کلبه ای تنگ و نمور
        قیمت ویلای آنان شد کرور اندر کرور

        زیر پای نور چشمی لند کروز و دانگ فنگ
        قسمت ما پس چرا شد کفش پاره پای لنگ

        این چه عدل و وین چه داد است از چه میگویی سخن
        سوختم طاقت ندارم لای پاره پیرهن

        پیش قاضی برده ام از تنگدستی عرض حال
        امتحان است گفت از سوی خدای لا یزال

        بسکه خورده پای من بر سنگ گشته سنگ پا
        امتحان از نور چشمی ها  بگیر از ما چرا؟

        آزمودی بسکه ما را با کژی ناراستی
        راستی را از دل پر خون ماها کاستی

        کرد موسی اندکی دقت به وضع و حال وی
        دید کلًّا  دسته ای گل میشود اموال وی

        اندک اندک روز رفت و چون هوا تاریک شد
        رفت موسی اندک اندک بر شبان نزدیک شد

        گفت موسی آن شبان را هان! سراسر گوش باش
        مژده ای دارم برایت لحظه ای خاموش باش

        از شراب ناب رحمت بر تو جام آورده ام
        از خدایم من برایت یک پیام آورده ام

        چون در این دنیا تو را اینگونه باشد سرنوشت
        جایگاه تو در آن دنیا شود باغ بهشت

        چون شبان این قصه را از جانب موسی شنید
        سر نهاد اندر بیابان جامه خود را درید

        های هایِ گریه سر داد آن شبان بینوا
        سر بسوی آسمان کرد و شد از موسی جدا

        بار الها قصد داری بر سر کارم نهی
         وعده های خوب و خوش را بر سر خرمن دهی

        جان موسایت خدا دیگر تو ما را خر مکن
        گفت بر موسی تو هم زین کارها دیگر مکن

        #امیر_وحدتی_یگانه
        ۱۴۰۰/۱۰/۱۴
        ۸
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۱۱:۱۱
        خندانک
        درودبرشما استادعزیز خندانک
        بسیارزیباوتاثیرگذاربود خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۱۳:۱۰
        عرض سلام و سپاس از حضور
        پرمهرتان مهربانو.
        🥀🥀🥀
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۱۳:۵۹
        درود .
        مثنوی طنز زیبایی بود
        و در قالب مشکلات جامعه
        و در بیتی هم که اشاره شده بود

        راه را خلوت مگردان از ترافیک گران
        کز وجودش عاید ما میشود یک لقمه نان خندانک

        جالب بود و تنها مزیت ترافیک همین است
        یعنی امکان دارد که همیت باشد
        که کسانی که از این ترافیک ممر درآمدی دارند
        و احتیاجِ شان به آن است از قبالش نانی در می آورند

        شعر طنز تان مسئولیت پذیری شاعر را در قبال جامعه خود نشان می‌دهد و به نوعی خود را مسئول می‌داند و با زبان بی زبانی خود را شریک درد و رنج جامعه می‌کند
        که بسیار زیباست

        خندانک

        پیامی هم در شعر بود .

        چون در این دنیا تو را اینگونه باشد سرنوشت
        جایگاه تو در آن دنیا شود باغ بهشت

        که نوعی زیبا شناسی ست
        که در این دنیای فانی اگر جاه و جلالی برایت نیست
        این نیز جبران میشود با عنایت خداوندی

        خندانک
        در پایان هم که فرمایش کرده بودید

        بار الها قصد داری بر سر کارم نهی
        وعده های خوب و خوش را بر سر خرمن دهی

        جان موسایت خدا دیگر تو ما را خر مکن
        گفت بر موسی تو هم زین کارها دیگر مکن خندانک

        امید واریم که این امید ها وعده ء سَرِ خرمن
        نباشد .


        موفق باشید .
        خندانک






        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۲۰:۰۷
        عرض سلام و ارادت جناب خوشرو.
        از بنده نوازی و همراهی صمیمی تان
        سپاسگزارم.
        من هم امیدوارم.
        دلتان شاد و لبتان خندان ارجمندم.
        🌾🌾🌷🌷🌾🌾
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۱۶:۰۶
        درود جناب وحدتی عزیز و دغدغه‌مند
        آه ای شاعر از دل ما می‌گویی... با شما کاملا موافقم
        دردمندانه و واقع‌گرایانه سرودید؛ حقیقت تلخه اما نمیشه پیچوند و انکارش کرد
        نبض قلمتان سبز🌿 تنور دلتان گرم
        سرفراز باشید و نویسا خندانک
        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۱۹:۵۹
        درود و عرض ادب جناب علامیان.
        از حضور گرم و حسن نظرتان سپاس.
        امید که خدای متعال درد همه ما را
        که دردمندیم، با دست توانمند خود
        دوا کرده و عاقبت همگان را ختم بخیر گرداند .
        🌻🌻🌼🌼🌼🌻🌻
        ارسال پاسخ
        سید هادی محمدی
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۱۶:۱۵
        سلام و درود بر شما

        دردمند بود و زیبا

        قلمتان نویسا خندانک
        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۲۰:۰۰
        عرض سلام و شب بخیر دارم
        خدمت استاد محمدی گرانقدر.
        از حضورتان سپاسگزارم.
        🌼🌼🌺🌺🌼🌼
        ارسال پاسخ
        مهرداد عزیزیان
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۱۹:۲۹
        درود جناب وحدتی گرامی
        بسیار زیبا بود👏🌺🌺
        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۲۰:۰۱
        عرض سلام و ارادت جناب عزیزیان
        ارجمند. حصورتان را قدردانم.
        🌱🌱🍎🌱🌱
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۲۱:۱۰
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود خندانک
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        جمعه ۲۳ دی ۱۴۰۱ ۲۲:۴۸
        درود بر مرد غزل ها و مثنوی های ناب خندانک
        گفته بودید موسی و شبان در راه است و منتظرش بودم.
        بسیار روان و منسجم سرودید با رگه طنزی قوی خندانک
        آزمون هر آدمی در زمین با دیگری متفاوت است و چه کسی از حال دیگری خبر دارد که بر او سخت تر می گذرد یا خیر؟
        اعتراض بر ظلم و بی عدالتی یک چیز است و رضایت بر تقدیر بازی زمینی و زمین بازی چیز دیگر.
        آیا کسی دوست دارد ثروتمند باشد اما «اخته»؟!
        یا سلبریتی باشد با یک تومور به اندازه توپ پینگ پونگ در سرش؟!
        یا زمین دار بزرگی باشد با یک زن «خراب» در زندگیش؟!
        یا...؟!
        بارها دیده و شنیده اید که ثروتمندی با حسرت می گوید ای کاش همه ثروتم را می دادم و جای آن لبوفروش بودم یا ...
        می دانم این شعر طنز است اما رویکرد آن، خالق جهانی را که با همه ارتعاشش در تعادل و تناسب و زیبایی و عدالت است نکوهش می کند و این منصفانه نیست.
        امید است همه ما قبل از فرجام زمینی، نقشه راه سبز زندگی را پیدا کنیم. خندانک خندانک خندانک
        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۱۰:۵۲
        عرض سلام و ادب خدمت جناب زراعتی بزرگوار
        و سپاس از همراهی صمیمی همیشگی تان.
        موارد متینی را راجع به سیاهه حقیر مطرح نموده اید
        که جای سپاسگزاری و قدردانی دارد.
        اما برادر بزرگوارم:
        هیچکس آرزوهایی را که در پاسخ طرح فرموده اید،
        ندارد و همیشه هم دست بدعا هستیم که برای هیچکسی هیچ نوع گرفتاری و از جمله گرفتاری های
        مطروحه جنابعالی پیش نیاید.
        بحث بر سر این است که بقول معروف:
        "واعظان این خطبه در محراب و منبر میکنند
        چون به خلوت مبروند آن کار دیگر میکنند"
        آیا آنانکه برای هدایت مردم به بهشت موعود بودجه های قابل توجهی جذب میکنند، خود بر وعده هایی
        که میدهند ، اعتقادی دارند؟
        آیا اینان نظام هستی و نظم و تناسب زیبای موجود در آن را در ذهن کودکان و نوجوانان خدشه دار نمی کنند؟؟
        نوجوان و جوان امروزی، تفکر دهه های چهل و قبل از آن را ندارند و این دوگانگی ها را می بینند و تشخیص
        میدهند..
        کسی که بخاطر پیری و کهنسالی حتی قادر به تکلم عادی نیست ولی همچنان بر اریکه قدرت تکیه زده و مقدرات یک ملت و کشور را بدست گرفته و از
        قدرت و ثروت سر مست است و خود هم از طلایه داران بهشت موعود می باشد ، آیا بر تفکر تناسب نطام هستی و عدالت در آفرینش در اذهان جوان و نوجوان آسیبی نمی رساند؟؟
        آن مدعیان بهشت موعود که برای حفظ موفعیت سیاسی و اجتماعی کذایی دنیوی خود حتی به جان و مال انسانها نیز ارزش قائل نیستند، آیا این حرکت آنان با وعده های بهشت موعود همخوانی دارد؟؟
        و هزاران موارد دیگر ...
        وگر نه کسی با فلسفه نظام زیبای خلقت بحثی ندارد برادر ارجمندم.
        🥀🥀
        ارسال پاسخ
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۱۱:۵۸
        درود مجدد بزرگوار خندانک
        موسی که مصداق «رطب خورده کی منع رطب کند» نبود.
        موسی کلیم الله و چوپان بود. او را چه کار با واعظان آن چنانی یا رجال فاسد اشرافی؟!
        بله. قبول دارم. اغلب گل فروش ها، از دست کسانی که «به نام دین سر دین را بریدند» دین گریز می شوند و در حکمت باری تعالی تشکیک می کنند. انتظاری هم نمی رود امثال این گل فروش به تفاوت آزمون های ابنا بشر، رویکرد فلسفی و عرفانی داشته باشد...
        ای کاش به جای موسی کلیم الله، همان پیر چلغوزی که قادر به تکلم عادی نیست ولی همچنان بر اریکه قدرت تکیه زده و ... را قرار می دادید! خندانک
        خدا یار و یاورتان باشد. خندانک خندانک خندانک
        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۱۳:۲۴
        عرض سلامی دوباره .
        باز سر بر آستان آن کلیم الله با معرفت
        می نهم که میتوانم حرف دلم را از زبان
        ایشان بزنم و در جا عصایش را اژدها
        نمیکند تا مرا و دودمانم را یکجا
        ببلعد.
        میتوانم بر آن پیر بقول فرمایش شما
        چلغوز بگویم که بالای چشمت ابروست؟؟!!
        قبل از اینکه نوبت به آن پیر برسد،
        بقول معروف سگهای قاسم خان
        پاچه مان را می درند !!!!!
        از همراهی و هم دلی تان باز هم
        سپااااااس.
        🥀💙💙💙🥀
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۲۳:۱۱
        "واعظان این خطبه در محراب و منبر میکنند
        چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند"
        آفرین بر شما جناب وحدتی یگانه آگاه و حق‌گو خندانک خندانک
        علیرضا حسنعلی
        جمعه ۲۳ دی ۱۴۰۱ ۲۳:۱۵
        سلام بسیار زیبا بود استاد گرامی موفق باشید خندانک
        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۱۰:۵۵
        سلام و سپاس از حضور ارزشمندتان.
        🥀🥀
        ارسال پاسخ
        علیرضا شفیعی
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۱۴:۲۰
        درود بر شما استاد وحدتی گرامی خندانک
        بسیار زیبا و تاثیر گذار است خندانک خندانک خندانک
        امید که آزمون بدبختی از شوربختان به عاملان فقر منتقل شود خندانک
        پاینده باشید خندانک خندانک خندانک خندانک
        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۲۰:۰۹
        درودی بیکران بر خدمت استاد
        گرانقدر جناب شفیعی.
        حضور گرمتان برایم خیلی ارزشمند است.
        سپاسگزارم و من هم امیدوارم.
        🌾🌾🌼🌼🌾🌾
        ارسال پاسخ
        طلعت خياط پيشه (طلاي كرماني)
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۱۶:۱۴
        جناب استاد وحدتی ا رجمند
        درود بر شما و این قلم زرنگار
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۲۰:۱۰
        عرض ادب خدمت سرکار خانم خیاط پیشه.
        حضورتان موجب امتنان است.
        سپاس.
        🥀🥀🌻🥀🥀
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۱۹:۵۵
        دورد برشما زیبا بود وتاثیرگذار🌺🌺🌺
        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۲۰:۱۱
        سلام و عرض ادب جناب کاظمی.
        از حضور سبزتان سپاس.
        🌼🌼🌻🌻🌼🌼
        ارسال پاسخ
        مجید اسکندری
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۲۰:۰۸
        درود.استادگرامی زیبا سروده اید..عالیست.مانا باشید.. خندانک خندانک خندانک خندانک
        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۲۲:۰۶
        سلام و عرض ادب جناب اسکندری.
        خوش آمدید بزرگوار.
        حضورتان را پاس میدارم.
        شاد باشید و سرافراز.
        🥀🥀💙💙🥀🥀
        ارسال پاسخ
        محمد گلی ایوری
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۲۲:۱۶
        سلام و عرض ادب جناب استاد وحدتی گرامی
        زیبا و جالب سروده اید جدای از بحث مقام حضرت موسی کلیم الله، تصویر گری دردمندانه بود بخصوص رنجی را که کودکان کار می کشند و متحمل می شوند
        امیدوارم بیاید روزی که چنین دغدغه هایی برای شاعران و ادیبان نباشد
        در پناه حق باشید
        خندانک خندانک خندانک
        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        يکشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۱ ۰۷:۵۰
        عرض سلام و ادب استاد گرامی
        جناب گلی.
        در مقابل مقام حضرتش سر تعظیم
        فرود می آورم.
        این سروده در استقبال از شعر
        موسی و شبان که در دوران ابتدایی
        جزئ درسهایمان بود سروده شد.
        ضمنا از زبان آن حضرت بخاطر
        معرفتش میتوان حرف زد و مورد
        عتاب قرار نگرفت.
        بامید بهروزی همه ملتمان و ملل
        دیگر تقاط جهان.
        سپاسگزارم.
        🥀🥀
        ارسال پاسخ
        محمد گلی ایوری
        محمد گلی ایوری
        يکشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۱ ۱۹:۵۲
        خندانک خندانک خندانک
        علی نظری سرمازه
        يکشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۱ ۰۰:۴۹
        چه شعر طنز قشنگی بود!
        درود جناب وحدتی
        خندانک خندانک خندانک
        دندان طمع اگر به بازار آید
        محموله ای از ضرر به بازار آید
        آقا زده ای که زاده ی تزویر است
        خرپول تر از پدر به بازار آید...
        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        يکشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۱ ۱۲:۵۰
        عرض سلام و ادب جناب نظری.
        حضور سبزتان را قدردانم و از
        رباعی زیبا و تامل برانگیزتان
        سپاسگزارم.
        دیوی برود ددی به بازار آید
        بدتر که رود بدی به بازار آید
        این دد که کمی کهنه شود در بازار
        آن دیو دوباره بر سر کار آید

        دلتان شاد و زندگی تان مملو
        از آرامش الهی.
        🥀💙💙💙🥀
        ارسال پاسخ
        محمد علی ناجی راد متخلص به ناجی
        يکشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۱ ۱۶:۳۴
        درود بیکران بر جناب وحدتی یگانه عزیز
        دستمریزاد
        بخوبی دردی را به تصویر کشاندید
        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        يکشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۱ ۱۹:۰۴
        درود و عرض ادب خدمت
        ادیب بزرگوار جناب ناجی.
        سپاسگزار حضور گرمتان هستم.
        🥀🥀🥀
        ارسال پاسخ
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        چهارشنبه ۲۸ دی ۱۴۰۱ ۱۵:۴۶
        درود برشما استاد یگانه وحدتی عزیز و

        بزرگوار

        خیلی جالب بود و

        پر محتوی وعالی خندانک

        اما....موسی را کجا پیدا کردید اون که خیلی وقته نیستش

        نقل قولی نمودی به هر حال جالب بود خندانک

        ـموفق باشید خندانک

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱ ۲۱:۴۳
        درود بر شما جناب استاد فتحی.
        از همراهی همیشگی تان سپاسگزارم.
        ضمنا حضرت موسی بدون محدودیت و
        ممنوعیت همواره دست یافتنی است.
        برقرار باشید.
        🥀🥀🥀
        ارسال پاسخ
        معصومه خدابنده
        چهارشنبه ۲۸ دی ۱۴۰۱ ۲۰:۰۰
        درود بر شما
        موفق و‌پایدار باشید
        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱ ۲۱:۴۴
        سلام و سپاس از حضور گرمتان
        بانو.
        در پناه حق.
        🥀🥀💚🥀🥀
        ارسال پاسخ
        بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
        جمعه ۳۰ دی ۱۴۰۱ ۱۶:۱۷
        درود و عرض ادب و ارادت استاد ارجمند
        چقدر زیبا بود
        درود خدا بر شما باد
        در پناه حق شادو سلامت باشید خندانک
        معصومه خدابنده
        معصومه خدابنده
        جمعه ۳۰ دی ۱۴۰۱ ۲۰:۵۲
        سلام وارادت بر استاد ارجمند
        بسیار زیباست درودهایم تقدیمتان
        ارسال پاسخ
        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        جمعه ۳۰ دی ۱۴۰۱ ۲۲:۲۹
        سلام و عرض ادب سرکار خانم رجائی.
        حضورتان موجب افتخار است برای بنده.
        از نگاه زیبایتان سپاس.
        شب خوبی داشته باشید.
        🥀🥀🥀
        ارسال پاسخ
        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        جمعه ۳۰ دی ۱۴۰۱ ۲۲:۳۲
        درودها بر شما سرکار خانم خدابنده.
        مجددا سپاسگزار نگاه زیبایتان هستم بانو.
        شب زمستانی آرامی داشته باشید و
        امید که همواره تنور دلتان گرم و لبتان
        خندان باشد.
        🌷🌷🌷🌷
        مرضیه قنواتی نژاد
        شنبه ۱ بهمن ۱۴۰۱ ۰۰:۲۴
        درودها شاعر👏👌
        شنبه ۲۴ دی ۱۴۰۱ ۲۲:۱۳
        سلام و عرض ادب
        درود بر شما
        اینجا زمینم آسمانم درد دارد
        موفق باشید خندانک
        امیر وحدتی        یگانه
        امیر وحدتی یگانه
        يکشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۱ ۰۷:۴۵
        عرض سلام و صبح بخیر
        دارم و از حضور سبزتان
        سپاسگزارم.
        امید که همه دردها به عافیت
        و عاقبتی نیکو بینجامد.
        🥀🥀
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0