دوشنبه ۳ دی
رقص شعری از الهام پویان
از دفتر شعرناب نوع شعر متن ادبی
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۰ دی ۱۴۰۱ ۰۱:۴۰ شماره ثبت ۱۱۶۴۸۳
بازدید : ۶۲۵ | نظرات : ۴
|
آخرین اشعار ناب الهام پویان
|
خدایا اجازه هست ؟ با شما حرفی دارم!
که ما را ببخشی ، ما به پاس همدلی و اتحادی که فرمودی اینقدر اندوهگینیم و از کاهش ایمان ما نیست...از رقص های بی پروایمان روی خورد شیشه های غمی که مقابل قدممان می اندازد جهاد مارا قبول کن برای آزادی مهدی مصلوب در بندها....در پارتی های شبانه سفیدی گردنمان را نبین, حیا و عفت مان را ببین که اجازه ی حرمت شکنی را به غیر نمی دهیم ....اگر دور همیم با مهر و روسری های کنار گذاشته چون یاد گرفته ایم خدا نباشیم برای قضاوت و همدلی و احترام به دیدگاه ها را تمرین کنیم، ببخش گناه ظاهر را بر صدق باطن ما که آنچه هستیم ،هستیم و می نمایانیم ....که به تقوا پوشانده ایم وفا و صدا کردن های اندوه وار تو را در نیمه شب های دلمان چونان همان متقیان که رستگارانند...،که دل ما هرگز برای اغیار جایی نداشت در جمال و زیبایی از تو اطاعت کرده ایم و اگر گفتیم دوستت داریم دوستت داشتیم!
اگر در ظاهری جدید ابراهیمی بت شکن شده ایم از کاهش ایمان و ترانه ی امیدمان نیست در اتشیم!....تبرما جز طناب مشکی موهایمان نبود اگر نه دستمان برای انتخاب همه چی باز بود! ما با تفکر و علم ،علمای پیرتر و رهبران استواری هستیم در آب این مردم چه ریخته ای که ما را نمی بینند؟! ما باز هم صبر میکنیم چون اندم که آن بانوی چشم و ابرو مشکی زیبارو بین در و دیوار خواست دهان به اه بگشاید صدایی علی وار برخواست که ای فاطمه ایندگان دین وارونه پوشیدن را توانند بفهمند و اصلاح کنند آنچه را که از عدم نتوانند ...تا او فاطمه ای که مهر خود را بهشت برای گناهکاران امتش قرار داد با آه دل شکسته اش خاموش شد.....
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.