جمعه ۷ دی
حیا شعری از محمد حسنی
از دفتر قریبِ قریبِ.. تو نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۱ ۱۲:۳۸ شماره ثبت ۱۱۵۰۸۹
بازدید : ۴۵۳ | نظرات : ۲۲
|
آخرین اشعار ناب محمد حسنی
|
۱
نگران است
زمین را تَر و خُشک می کند
آسمان
۲
بوسه ی پیوسته می خواهد
تا از نفس های گرم او
نم نم و
نرم شود
قلبِ زُمخت آدمی این عصر
۳
تا کمر در زباله فرو رفته بود
نه نه، استفراغ او
ازبوی آشغال نبود
از بوی ادکلن زن ها و مرد هایی بود
هروز، بدون اعتنا
از کنارش رد می شدند
۴
از هیزی چشم ها کثیف تر
هیزیِ هوس است
چونکه اینجا، آنچه زیر پا له شده، شرف است
وگرنه،
آن دختران جوان را، با آن پیرمرد ها چکار..!
۵
نمیدانم
حیا، بی حیا شده
یا مادر بزرگ از یاد رفته
که روزی لحظه لحظه ی کلامش بود
خجالت بکش..
محمدحسنی
|
نقدها و نظرات
|
درود شاهزاده خانوم سپاس در پناه خدا | |
|
درود استاد استکی عزیز سپاس از شما مهرتان افزون در پناه خدا | |
|
درود جناب فخوری عزیز سپاس از حضور ارزنده شما لطف کردید موید باشید در پناه خدا | |
|
درود بر ادیب رامیار عزیز سپاس از شما و حضور ارزشمندتان موید باشید در پناه خدا | |
|
درود ادیب ایزد سرشت گرامی سپاس از شما در پناه خدا | |
|
درود استاد احسانی فر عزیز ممنونم از سعه ی صدر شما خدا شما رو حفظ کند موفق باشید در پناه خدا | |
|
درود جناب فتحی سپاس از حضور شما | |
|
درود بر شما | |
|
درود بر شما | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درودتان