مثنوی ائینی
در رثای شهدای حرم شاهچراغ
دلبرِ شیراز عجب دلبری
دلبرِایران به کجا دل بری
وصفِ جمالت شده نقشِ جهان
شاهِ چراغاتو شدی میزبان
ای حَرَمت خانۀ آلاله ها
خونِ شهیدان شده آئینِ ما
بارگهت بردلِ اُمَت نشست
ضامِنِ آهو به فراقت شکست
ملّت ایران همگان عاشق اند
بهرِ شهادت همگان لایق اند
دستِ اَجانب به وفایت نشست
نقشۀ دشمن به سرایت شکست
شاهِ چراغی به سخاوت نشان
دستِ خجالت زده بردشمنان
عشقِ تو محرابِ جماعت بُوَد
رهرُوّیت خطِ امامت بُوَد
ای علم افراشته ایی باشرنگ
چشمِ حسودان شده باریک وتنگ
وصفِ توتصویرِ زیارت بُوَد
نامِ توتسکین وعبادت بُوَد
یارِشهیدان شده ایی بانشان
این همه خونین کفنان جانفشان
کودکِ مظلومِ زمان را نگر
بیعتِ خونین کفنان را نگر
قصدِ حَرَم کرده زیارت کند
بادل وجان میلِ شهادت کند
آنکه نظر کرده ی آقا شده
طفلکِ معصوم به دل جاشده
بهرِ دفاع از حرمت پا شده
لشگرِجان برکفِ دلها شده
گفتم ایا دلبرِ شیرازِ من
شاهدواربابِ سرافرازِ من
بارِ دگر عزم کنی دلبرم
دجلۀ خون سازم ازین پیکرم
دستِ شهات به سرِ من بکش
مفتخرم کن تو ازین واکنش
یونس اگرلایقِ جان دادنست
زائرِ جانبازِهمین میهنست
#یونسی یونس
مفتعلن مفتعلن مفتعل
موفق باشید.