يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر وحید علیزاده نیشابوری (نِی)
آخرین اشعار ناب وحید علیزاده نیشابوری (نِی)
|
خدایا باز گو رازی، چرا پایان هر بازی
منم مقلوب و سرگشته و تو هرگز نمیبازی؟
تو خود در آسمانهایی رهت همواره، همواراست
به راه من چرا اینجا، در و دیوار میسازی؟
تو در عرشت غمی داری و یا درفکر فردایی؟
هر از گاهی زبیکاری بهشت و حور میسازی
من اینجا روز و شب دائم گدای لقمه ای نانم
تو آنجا کاخ ها را، از زر و الماس میسازی
به چه انصاف میگویی، عدالت را تو معنی کن
به کوری تا عصا دادی، رهش را راه میسازی
من درمانده را دیدی شبها در پی فانوس؟
نه، چون خود بحر شبهایت ستاره، ماه میسازی
من اینجا از فشار فقر، له شد استخوانهایم
تو آخر در شب مرگم، فشار قبر میسازی؟
مگر در بارگاه تو، میان او و من فرقیست؟
چرا او را بری تا عرش، مرا در چاه اندازی؟
نه مشتاق بهشتم من نه از دوزخ هراسم هست
چه خود در آتشم سوزم، چه تو در آتش اندازی
خدایا راستی پس کو، تاس و مهره های من؟
چنین نراد گشتی تو، به این علت نمیبازی؟
(نی) اینجا در نیستانت، سوالی مانده در ذهنش
چه شد کز نای او هر دم نوایی نو دراندازی؟
|
نقدها و نظرات
|
درود بر شما استاد عزیزم سپاس بیکران از حسن توجه شما | |
|
درود بر شما بانو ، زیبا حضور پر مهر شماست .سپاسگزارم | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
مناجاتی بسیار زیبا و رندانه بود