سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 14 دی 1403
    4 رجب 1446
      Friday 3 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۱۴ دی

        تنفر از عشق ..

        شعری از

        سارا مشیری

        از دفتر شعرناب نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۳ فروردين ۱۳۹۲ ۲۲:۱۶ شماره ثبت ۱۱۰۹۴
          بازدید : ۹۳۶   |    نظرات : ۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سارا مشیری

        تنفر از عشق ..
         

        .این عشق ابراهیمی دیگر کهنه شده است !!

        سنگ بر رجیم مزن

        ساره خیلی وقت است که اسماعیل را

        با خنجر ماتمش قربانی کرده است ......

        زمزم خبر از اشکهای اوست

        برای قلب تشنه ی اسماعیل ..

        ای کاش خدا قربانی آسمانی میفرستاد

        تا قلب من قربانی نامردی تو نشود ..

        ای کاش خدا خنجر بی محبتی تو را..

        که آنقدر تیز بر گلوی احساسم گذاشتی..

        بی اثر میکرد ..

        و ای کاش میدانستی آنوقت که اسماعیل

        با تو در قلبش خانه ی خدا رابنا میکرد ..

        بی صبرانه در پی آواز موذن تو بود ..

        نه سالها بعد با پیامرسانی دیگر ...

        حالا که هیچ باران عشقی بر قلب

        ترک خورده ی من اثر ندارد ..چه کنم؟

        دیگر نه من آن ساره که بدنبال زمزمم ..

         آخر اسماعیل قربانی شد ..
         
        ..
         
        nullnullnull
         
         
        همچون برگی خزان زده از درختی..

        با گذر زمان بر جویبار زندگی افتادم..

        و کسی نپرسید بید مجنون نبود؟؟

        باد مرا به هر طرف کشاند و زیر

        غرور آسمانی تو له شدم ...

        حالا جز فرو رفتن در اشکهای

        داغ جدایی ..

        معنی از عشق نخواهم دانست ...

        کلمه

        کلمه
         
        از عشق و التیام ...بیزارم ..

        نه دعایم این نیست آن درخت

        تنومند بخشکد..

        تقدیر برگ افتادن است ..

        ولی چه زود خزانم زد

        من هنوز سبز بودم .......
        .null
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2