دوشنبه ۳ دی
|
دفاتر شعر ابوالحسن انصاری (الف رها)
آخرین اشعار ناب ابوالحسن انصاری (الف رها)
|
.
دور افتاده تک درختی که دور تا دور آن بیابان بود
ایستاده میان زمانها دستهایش شکوفه باران بود
.
کاروان رفته بود و من ماندم باقطار دل بی قراران
یاد او درحولی قلبم چشم من در پی کاروان بود
.
بوی اردیبهشت جاری شد باد می آمد از دور ونزدیک
بال می زد به هرسو پرنده رود بالنده و خروشان بود
.
برتن تردشاخه ها گلخند لحظه ها با پیامی بهاری
سبزه ها مخملین و جان آویز آبشار امیدافشان بود
.
روی آورد سویش الهامی اشک غلتید کنج چشمانش
از بلندای تپه راهی شد استرس داشت گاه لرزان بود...
.
کیست او چیست او چه می جوید عابری در خیابان رویا
جلوه ای در میان تما شا او که در پیچ و تاب و حیران بود
.
سهمش اززندگی جان بر لب سفره ی غصه گسترده تقدیر
دست خالی تر از قحط سالی اول و آخرش پریشان بود
.
ما در این قصه رو دست خور دیم روی خط مداوم حسرت
روسیاه از غبار اغواییم این هنر سازه کار شیطان بود
.
تامسیر دروغ پا برجاست بی حیا رفته اوج از میان بر
ناروا شد روا با تلنگرکاشکی غم فقط غم نان بود
.
کاروان رفت ومن نمک گیر از خاطراتی که از یاد رفته
آرزو ها که بر باد رفته این حدیث امید واران بود
|
نقدها و نظرات
|
سلام استادگرامی ممنونم از عنایت شما و حسن نظرتان برقرار باشید | |
|
سلام گرامی ممنونم از حسن نظرتان برقرار باشید | |
|
سلام گرامی ممنونم از حسن نظرتان برقرار باشید | |
|
سلام گرامی ممنونم از حسن نظرتان برقرار باشید | |
|
سلام دوست گرامی ممنونم از عنایت شما و حسن نظرتان برقرار باشید | |
|
سلام استادگرامی ممنونم از عنایت شما و حسن نظرتان برقرار باشید | |
|
سلام گرامی ممنونم از حسن نظرتان برقرار باشید | |
|
سلام گرامی ممنونم از حسن نظرتان برقرار باشید | |
|
سلام گرامی ممنونم از حسن نظرتان برقرار باشید | |
|
سلام گرامی ممنونم از حسن نظرتان برقرار باشید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
به شعر ناب خوش برگشتید
سروده زیبا یی را هدیه آوردید
موفق باشید