خوشنام
فاصله ی بینِ شلیک و،
رسیدنِ گلوله
فقط یک ثانیه بود
گلوله ها که همیشه داغ اند و تلخ اند ،
برایشان به شیرینیِ بامیه بود
این طرف هانی و هانیه بودند
آنطرف جانیه بود
هانی* و هانیه ،
هردو زجنسِ عسل اند
مردانِ پُر از ایمان به خدا را ،
میتوان لقب داد به هانی
زنانِ پُر از ایمان به خدا را ،
میتوان لقب داد به هانیه
آنقدر شیرین بود رفتن درنظرشان ،
که پروازِ روح ،
شیرین تر از حبه های ،
خوشه های باغِ انگور شانیه بود
مگر از این آمدن چه می خواستند ؟
بدنامی بد است و لیاقت اش جهنم
تمامِ افتخارشان ،
همین خوشنامیه بود
خوشنام شدند و رفتند ،
درلیستِ همه خوشنامان
همانانی که همیشه حامیِ حق بودند و،
من فقط نمیگویم ،
همه میگویند که همیشه هرکدامشان ،
درعرصه ی رضایتِ خدا ،
بهترین حامی و حامیه بود
من فقط نمیگویم ،
همه میگویند که همیشه هرکدامشان ،
برای هر خیرِ کثیر
بهترین بانی و بانیه بود
بعضی ها ،
لحظه لحظه در پیِ شرّند
ولی آنها ،
اندیشه شان بدنبالِ خیر،
در تمامیِ ثانیه ثانیه بود
دنیا آنهمه خوبی را ،
تاب نیاورْد آخر
دنیا هیچوقت عدالت را ،
تاب نمی آورَد
مگر مولاعلی را تاب آورْد ؟
فاصله ی بین شلیک و،
رسیدن به ماوراء ،
فقط یک ثانیه بود
*honey=عسل
بهمن بیدقی 1401/2/16
بسیار زیبا و دلنشین بود
موثر و پر معنی
دستمریزاد