روزی گاوی پایش آسیب میبیند ، صاحب آن گاو دامپزشکی برای معالجه آن می آورد. دامپزشک بعد از معاینه متوجه شکستن پای او شده و به صاحب آن گاو میگوید اگر گاوتا 3 روز دیگر نتوانست روی پای خود بایستد آنرا بکشید و از گوشت آن استفاده کنید.
گوسفند این رو میشنود و روز اول به گاو اطلاع رسانی میکند که ای گاو زودتر روی پای خود بایستید داستان از این قرار است.
گاو بی تفاوت به این موضوع به استراحت خود ادامه میدهد و میگوید واقعا نمیتوانم.
روز دوم مجددا گوسفند همان حرف هارو به گاو میزند،اما گاو نمیتواند بلند شود.
روز سوم گوسفند دوباره به گاو میگوید ای گاو بلند شو امروز اگر بلند نشوی تورا خواهند کشت. گاو با تمام زحمت بالاخره روی پای خود می ایستد.
صاحب گاو روز سوم که قصد کشتن گاو را دارد به یکباره گاو را میبیند که روی پای خود بلند شده است. از خوشحالی شروع میکند به داد و فریاد زدن که گاوم خوب شد باید جشن بگیریم برای جشن امشب گوسفند را قربانی کنید.
نتیجه اخلاقی :خودتون رو نخود هر اشی نکنید
فرستنده محمود فتحی چقاده
آموزنده و زیبا بود