بنام او که کرد ایجاد عالم
ز بهر آدم و اولاد آدم
امروز را شاید نتوان در قالب واژگان به توصیف نشست و کلام اظهار قصور می کند از قصارهای چشمگیرش در صدد بودم تا قلم را مُسَخَرِ این روزِ خاص کنم تا برترین هایش ها را امروز به منصه ی ظهور برساند و چشم و دل بنوازد ولیکن همگامم نشد دیدم که تقصیرش نیست بیچاره قلمم رخت می بازد در برابر برترین خلقت امروزِ خدا ، هنرنمایی خدا چیزی نیست که با آن به مسابقه نشست و به راحتی از او سخن به میان آورد فقط می شود که به حمد و ثنای خدا رفت و با تشکرِ خاصه نشان دهیم چه زیبا نعمتی در این روزهای پایانی سال به خانواده ی ما بخشیده
مهربان خدای خوبم عید امسال را به یمن حُلولَش در ماه شعبان برای ما به مانند ماه قمری ده روز جلوتر کشیده تا فاصله بین اعیاد شعبانیه را با تولد یک ماه زیبا پر کند و نگذارد فاصله ی اعیاد باهم زیاد شود
حال ای مهربان خدای خوبم چگونه باید شاکرِ تو باشیم که در خورِ فضل و بخششت باشد
فقط می دانم که باید به سبب هر لحظه از زندگیمان احساس دین کنیم که ما را مورد لطف قرار داده ای و به ما فرصت بندگی دادی تا چنین روزهایی را تجربه کنیم پس بر ما واجب است قدردانِ چنین خدایی باشیم که با لمس مهربانیِ حضورش در لحظه قلبم را به تکاپوی بیشتر وا میدارد گویی احساس نزدیکی بیشتری به تو به من دست داده و تو خود خوب میدانی این نعمات را از چه روی به ما می بخشی تا خود را بیشتر به ما نمایان کنی و نگذاری دمی و کمتر از دمی بین ما فاصله بیفتد
بارالها در این لحظات ناب از تو میخواهم همواره خود نگاهبانِ این خلقت های بی بدیل باشی و خانواده ام را از شر هر گونه آفت ، درد ، رنجش و چشم بد مصون بداری
مادر و پدرعزیزم منور شدن چشمتان به جمال نوه ی عزیزتان را تبریک می گویم و برایتان سلامتی و طول عمر با عزت از درگاه ایزد منان طلب می کنم تا همواره شاهد شکوفایی نوگل های جدیدی باشید تا در دامان پرمهرتان با اندرزهای حکیمانه یتان راهنمای دین و دنیایشان باشید
و نیز به تو برادر عزیزتر از جانم لمس تولد شیشه ی عمرت را همو که سالها منتظر آمدنش بودی و شوق آمدنش شب و روز را برایت گویی دور و دراز کرده بود را تبریک می گویم
و تبریک ویژه به زنداداش عزیز و نازنینم که با تحمل نه ماه رنجش چنین مسئولیتی را صبورانه به دوش کشید تا نشاط را خالق باشد برای یک خانواده در مقابل حجم این کار بزرگت چیزی ندارم تقدیمت کنم جانا که خداوند خود با بخشش پسر نازدانه ات این زحمت را از دوش من برداشت و چنان هنرمندانه به خلقت فرزندت نشست که با آمدنش تمام رنج ها را به یکباره فراموش کردی و ثمره ی تمام رنجش هایت را با بخشیدن مهر مادرانه ای وصف ناشدنی به تو تفویض داد تا گرد خستگی از تنت به در شود تا با نیرویی مضاعف تر از قبل در مقام مادرانگی به پا خیزی و آهنگ تربیت فرزندت را با نوایی موسیقایی چنان بنوازی که خداوند بگوید عجب مادریست این بنده ی من ، خوب تر می شود اگر به او بیشترش را هم ببخشم.
دوستدارتان: عمه لیلا
مناجاتی بسیار زیبا و امید بخش بود