سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 6 آذر 1403
    25 جمادى الأولى 1446
      Tuesday 26 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        سه شنبه ۶ آذر

        حمله دار

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۰ ۰۷:۱۲ شماره ثبت ۱۰۷۶۶۱
          بازدید : ۱۸۷   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        حمله دار
         
        درمن و این قافله ی رفتنِ عمر،
        شغلِ شریفِ حمله داری را باش !
         
        درمن و این رؤیای ، خوب رفتن ،
        شغلِ شریفِ سربداری را باش !
         
        جَدِ بزرگ ام ، یک قافله ‌سالار بوده
        آن جد بزرگِ مادری و، پدری ام ، یکی ست
        یک مَردِ اَبَر مَرد
        نامش حاجی
        نه یه باجی ،
        که با گرفتنِ باجی ،
        بازکرده باشد ، یه  دَکّه
        میبُرد آن قافله سالار، یکعالمه قلب را به مکه
        آن حسِ قشنگ آنهمه ، ثوابِ حاجی را باش !
         
        گاه آن قافله ی قلب را ، میبُرد با خود ،
        به کربلای مُعَلیٰ
        آن حسِ قشنگِ آنهمه ،
        کربلایی را باش !
         
        هنوز هم آثارِ شغل اش ، از شهرتِ من هم پیداست *
        این حس قشنگ ولی ، سختِ یک عمر،
        رئیسِ کاروانِ زیارتی و، ذکر داری را باش !
         
        خوب است که به هرکار، سالار شوی
        این حسِ پُر از مدیریت ، پُر از تعهد
        خوش سالاری را باش !
         
        خشکسالیِ یکعمر،
        از نفَس انداخته ما را
        این شعشعه ی ،
        خوشِ خورشید داری را باش !
         
        میبُرد مکه ، تا که قلب ها ،
        بنده ی خدا شوند و بنده ی غیر نباشند
        این حسِ قشنگِ برچیدنِ برده داری را باش !
         
        باید پرده داری میکرد ،
        از آنهمه راز که ،
        همراهش بود
        این حسِ قشنگ پرده داری را باش !
         
        باید درصورتِ یک هجومِ رسوا
        به یاری اول ، خداوند
        بعد اقتداری ازسوی خداوند
        ازآنهمه قلب ، دفاع میکرد
        آن بازوی پُرغیرتِ همچون سپر و،
        آنهمه ،
        ضربه داری را باش !
        آن سیرتِ خوبِ حمله داری را باش !
         
        * بیدق = راهنمای سفر (لغتنامه ی دکتر معین)
        بهمن بیدقی 1400/12/1
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۲ اسفند ۱۴۰۰ ۱۹:۰۲
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        روح پدران عزیزمان شاد خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰ ۰۴:۱۸
        با سلام و عرض ارادت استاد بزرگوار
        سپاس بی پایان
        واقعاً روح آزاد و استوار اجدادمان شاد .
        سلامت باشید
        در پناه آن بهترین
        ارسال پاسخ
        بهرام معینی (داریان)
        دوشنبه ۲ اسفند ۱۴۰۰ ۱۲:۲۲
        درود فراوان وارادتی بی پایان جناب بیدقی استاد فرزانه
        بسیار شیوا وپر محتوا
        قلمتان مانا
        کامیاب ومستدام
        در پناه حق
        ایام بکام
        🌷🌷🌷
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۲ اسفند ۱۴۰۰ ۱۵:۰۳
        با سلام و عرض ارادت استاد بزرگوار
        سپاس بی پایان
        شاد باشید و سلامت
        در پناه آن بهترین
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        دوشنبه ۲ اسفند ۱۴۰۰ ۱۴:۴۵
        سلام بزرگوار
        درود بر شما
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۲ اسفند ۱۴۰۰ ۱۵:۰۱
        با سلام و عرض ادب بزرگوار
        سپاس
        ارسال پاسخ
        مجیدنیکی سبکبار
        شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۰ ۱۶:۲۷
        با سلامی گرم و با صدها درود
        آمدم، خواندم من این زیبا سرود
        مهر آن بر دل نشاندم همچو رود
        آفرین بر شاعرش
        ======================
        منتظر اورا که پاید دفترم
        با حضورش بر نهد منت سرم
        خواند او شعرم فزاید باورم
        نقد هم سازد چه خوب
        ======================
        یک ستارک چون که هستی، شاعری
        یک ستارک گر به خواندن حاضری
        کسری از آن سه که گوید قادری
        برسرودن شعر ناب
        ======================
        این سروشم مثل کارتی مشترک
        راه جو بر هرگلی چون شاپرک
        کو کشد بر هر سرودی نو سَرَک
        گر دل آزارت شده گو برکَنَم
        ======================
        * خندانک * خندانک * خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۰ ۱۹:۰۸
        با سلام و عرض ارادت بزرگوار
        سپاس بی پایان
        شاد باشید و سلامت
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4