يکشنبه ۲۷ آبان
|
دفاتر شعر محمدباقر آزاد (مستعار)
آخرین اشعار ناب محمدباقر آزاد (مستعار)
|
ببخش این چشم هایی را که چشم أت را نمی فهمد
دلم این حجم خوبی و نجابت را نمی فهمد
"
دلـم را بـرده ای و دل سپردن را نمی دانی
نـگاهِ سرد و سنگینت اجابـت را نمی فهمد
"
چه می شد من اگر شالی به دور گردنت بودم؟
کسی غیر از من این حسِ حسادت را نمی فهمد
"
تو لب وا می کنی اما حواسم پرتِ چشمانت
شبیه آن کر و لالم که صحبت را نمی فهمد
"
دلـم می لـرزد از چـشـمِ رقیـبـانِ خیـابانـی
نگاهِ بی سر و پایی که غیرت را نمی فهمد
"
بدون تـو شبیـه روحِ سرگـردانِ بی جسمم
به قدرِ من کسی معنای غربت را نمی فهمد
"
نگو ما قسمت هم نیستیم باید جدا باشیم
دلم می خواهدت، تقدیر و قسمت را نمی فهمد
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
عاشقانه و زیبا بود