يکشنبه ۴ آذر
شکستن سکوت شعری از پرستو یوسفی
از دفتر شعر نو نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۷ دی ۱۴۰۰ ۱۱:۱۲ شماره ثبت ۱۰۶۶۴۱
بازدید : ۲۳۸ | نظرات : ۱۹
|
آخرین اشعار ناب پرستو یوسفی
|
تو رفتی
آواز دادی:
ای فلک مجنون شدم
در شبستان های سرد قله ها عاشق شدم
در بیابان های شام ، سهم من نشد
در دل کارون ، سهم من نشد
در خراسان، سیستان
خرمشهر شهر عشق
سهم من نشد..
انتظار این وصال اما چه شیرین است
برای تو ؛ نه ما
چه سکوتی داشتی ، این همه سال...
《 سکوت
گرانبار از فریادها
است
که از سینه برخاسته
ولی از سینه به سوی دهان
راهی
نیافته》
سکوتت بوی آرامش میداد
و ما
مست آرامش تو بودیم
چه زیبا و بی صدا سکوتت را شکاندی
گفتی : بس است این همه سکوت و درد و زخم و رنج
گفت : آری زمان وصال ما کنون رسیده است
گفتی : ز عشقت تاب ندارم ، هم اکنون
گفتا : کنون بیا که زمان رسیدن است
شعر نو از :
•°پرستویوسفی°•
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام، ممنون مرسی بابت نظر زیباتون🌸🌸 | |
|
سلام و عرض ادب خدمتتان سپاس از لطف و نظر شما🌸🌸 | |
|
سلام مرسی از نظرتون من اولین شعری هست که میزارم قبلی هارو شما چطور خوندید؟😂 ممنونم🌸 | |
|
سلام و درود خدمتتان خیلی ممنونم از نظرتون🌸🌸 درسته این شعر درباره شهادته ، البته من لیاقت شعر سرودن برای سردار رو نداشتم متاسفانه، اما این شعر رو در وصف جانبازان شیمیایی نوشتم که خیلی هاشون در اثر کرونا به شهادت رسیدن و البته یکی از این شهیدان بزرگوار دایی بنده بودن که سه ماه پیش شهید شدن. شادی روح شهدا صلوات⚘ | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سلام به سایت شعرناب خوش آمدید
زیباسرودید شهادت را