سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 6 آذر 1403
    25 جمادى الأولى 1446
      Tuesday 26 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        سه شنبه ۶ آذر

        تَرکش

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲ دی ۱۴۰۰ ۰۷:۰۶ شماره ثبت ۱۰۵۹۱۶
          بازدید : ۹۹   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        تَرکش
         
        به وقتِ عبور ز مرز این دنیا ،
        گِیت عبور، یکباره آژیر کشید
        آژیر به دلیلِ ترکش پشتِ قلبش بود
        همان ترکشی که او را
        به درهمی از بیماریِ همچون آجیل کشید
         
        اوهابیلِ مکرر بود
        که کمر به قتلش بسته بود قابیل
        قابیلی که حتی دفن کردن هم بلد نبود
        ولی کشتن را بلد بود
        خوب هم بلد بود
        دنیا تصویر قاتل را
        بعد از استادیِ آن کلاغ
        با چیزی مشابه با بیل کشید
         
        همین کارها را کردند قابیلانِ عالَم
        که کار به حمله ی ابابیل کشید
         
        ترکشِ پشت قلب را طبیب می‌گفت :
        اگرخارجش کنم میمیری
        اگرخارجش نکنم ،
        عفونی میشود وعذاب
        بدمصب ترکش ، او را
        به ماجرای پاشنه آشیل میکشید
         
        او مُرده ای بود به دستِ قابیلی
        که هنوز داشت راه میرفت
        هنوز داشت ، نفس میکشید
        مأمورِ گمرکِ مرزی ،
        هاج و واجش برده بود
        او به اندامِ بیرونی اش ردّی ز فلز نداشت
        اما گِیت هنوز،
        با نزدیک شدنهای او داشت ،
        به توالی آژیر میکشید
         
        گِیت های انتقادهای پلید ،
        بدونِ اینکه واقعیت را بدانند ،
        به او تهمت میزدند ،
        که شئ ای گران قیمت ،
        در لباسش جاسازی کرده است
        دنیائیانِ آنجا ،
        به او
        فرصتِ دفاع و،
        بیانِ حقیقت را هم نمیدادند
        یکباره به طرفة العینی ،
        روح عظیمش خارج شد از جسم
        آمبولانسی سرگشته و،
        تلوتلوخوران در خیابان ها
        بسوی آن سالار،
        بی وقفه داشت آژیر میکشید
         
        بهمن بیدقی 1400/10/1
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۴ دی ۱۴۰۰ ۱۶:۰۲
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و پر معنی است
        جانا سخن از زبان ما میگویی خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۴ دی ۱۴۰۰ ۱۷:۱۵
        با سلام و عرض ارادت استاد بزرگوار
        بسیار ممنونم از لطف و محبت شما
        شادمان و سلامت باشید
        درپناه خدا
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        شنبه ۴ دی ۱۴۰۰ ۱۷:۵۳
        او هابیلِ مکرر بود
        که کمر به قتلش بسته بود قابیل
        قابیلی که حتی دفن کردن هم بلد نبود
        ولی کُشتن را بلد بود
        خوب هم بلد بود


        گِیت های انتقادهای پلید ،
        بدونِ اینکه واقعیت را بدانند ،
        به او تهمت میزدند ؛
        که شئ ای گران قیمت ،
        در لباسش جاسازی کرده است

        دنیائیانِ آنجا ،
        به او
        فرصتِ دفاع و،
        بیانِ حقیقت را هم نمیدادند


        درود بر شما
        عالی و ارزشمند و نکته پرداز سرودید


        بویژه دو بندی که نوشتم


        سلامت باشید و سرافراز
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۴ دی ۱۴۰۰ ۱۸:۵۷
        با سلام و عرض ادب هنرمند گرانقدر
        بزرگوارید
        بسیار ممنونم از لطف و محبت شما
        شادمان و سلامت باشید
        درپناه خدا
        ارسال پاسخ
        بهرام معینی (داریان)
        شنبه ۴ دی ۱۴۰۰ ۱۳:۰۸
        درود های فراوان وارادتی بی پایان جناب بیدقی استاد گرانقدر
        بسیار شیوا ودلنشین بتصویر کشیده اید
        قلمتان ماندگار
        مسرور ومستدام
        در پناه حق
        ایام بکام
        🌷🌷🌷
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۴ دی ۱۴۰۰ ۱۵:۲۱
        با سلام و عرض ارادت استاد بزرگوار
        بسیار ممنونم از لطف و محبت شما
        شادمان و سلامت باشید
        درپناه خدا
        ارسال پاسخ
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        شنبه ۴ دی ۱۴۰۰ ۱۵:۳۱
        درود برشما جناب بیدقی
        خیلی جالب بود
        عالی و ماندگار
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۴ دی ۱۴۰۰ ۱۷:۱۶
        با سلام و عرض ارادت آقای فتحی بزرگوار
        بسیار ممنونم از لطف و محبت شما
        شادمان و سلامت باشید
        درپناه خدا
        ارسال پاسخ
        ابراهیم کشاورزپور
        شنبه ۴ دی ۱۴۰۰ ۱۹:۰۶
        أحسنت
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۴ دی ۱۴۰۰ ۱۹:۳۹
        با سلام و عرض احترام بزرگوار
        سپاس بیکران
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1