سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 5 اسفند 1403
  • روز بزرگداشت خواجه نصيرالدين طوسي - روز مهندسي
25 شعبان 1446
    Sunday 23 Feb 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      تمام پلیدیها در خانه ای قرارداده شده و کلید ان دروغگویی است. امام حسن عسكري(ع)

      يکشنبه ۵ اسفند

      سرِ مویت

      شعری از

      علیرضا یادگاری

      از دفتر بوی شب نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۰ ۱۹:۳۲ شماره ثبت ۱۰۵۶۱۲
        بازدید : ۱۲۳   |    نظرات : ۳

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر علیرضا یادگاری

      دیده روشن شود از دیدن رویت بخدا
      قبله گردد سر کاشانه و کویت بخدیده روشن شود از دیدن رویت بخدا
      قبله گردد سر کاشانه و کویت بخدا
      ای که در خلوت خود یاد خداوند کنی
      شده دل محو تجلّای نکویت بخدا
      جام می با تو بنوشم به همه فاش کنم
      مُردم از طرح نگاه فتنه جویت بخدا
      خواستم می بزنم درد تو از یاد رود
      درد دیگر به من آورد سبویت بخدا
      گره در کار من عاشق دلداده نبود
      گره انداخت به کارم سر مویت بخدا
      تا دم مرگ دلم باتو قدم خواهم زد
      کنده ام قبر خودم بر سر کویت بخدا
      ای که در خلوت خود یاد خداوند کنی
      شده دل محو تجلّای نکویت بخدا
      جام می با تو بنوشم به همه فاش کنم
      مُردم از طرح نگاه فتنه جویت بخدا
      خواستم می بزنم درد تو از یاد رود
      درد دیگر به من آورد سبویت بخدا
      گره در کار من عاشق دلداده نبود
      گره انداخت به کارم سر مویت بخدا
      تا دم مرگ دلم باتو قدم خواهم زد
      کنده ام قبر خودم بر سر کویت بخدا
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      سه شنبه ۲۳ آذر ۱۴۰۰ ۱۰:۵۴
      دیده روشن شود از دیدن رویت بخدا
      قبله گردد سر کاشانه و کویت بخدا
      ای که در خلوت خود یاد خداوند کنی
      شده دل محو تجلّای نکویت بخدا
      جام می با تو بنوشم به همه فاش کنم
      مُردم از طرح نگاه فتنه جویت بخدا
      خواستم می بزنم درد تو از یاد رود
      درد دیگر به من آورد سبویت بخدا
      گره در کار من عاشق دلداده نبود
      گره انداخت به کارم سر مویت بخدا
      تا دم مرگ دلم باتو قدم خواهم زد
      کنده ام قبر خودم بر سر کویت بخدا
      ای که در خلوت خود یاد خداوند کنی
      شده دل محو تجلّای نکویت بخدا
      جام می با تو بنوشم به همه فاش کنم
      مُردم از طرح نگاه فتنه جویت بخدا
      خواستم می بزنم درد تو از یاد رود
      درد دیگر به من آورد سبویت بخدا
      گره در کار من عاشق دلداده نبود
      گره انداخت به کارم سر مویت بخدا
      تا دم مرگ دلم باتو قدم خواهم زد
      کنده ام قبر خودم بر سر کویت بخدا خندانک
      محمد رضا خوشرو (مریخ)
      سه شنبه ۲۳ آذر ۱۴۰۰ ۲۲:۳۹
      درود بر شما شعر زیبایی بود .
      و از مصرع هشتم لذت بردم.
      درودها.
      خندانک
      خندانک
      خندانک
      ژکا گرجاسی
      چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۰ ۰۴:۵۹
      زیبا بود
      موفق باشید خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      3