سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 خرداد 1404
  • فتح خرمشهر در عمليات بيت المقدس، 1361 هـ ش - روز مقاومت، ايثار و پيروزي
28 ذو القعدة 1446
    Saturday 24 May 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      مهربانی جایگاهی در قدرت ندارد...برای یک بار هم شده طعم قدرت را باید چشید >گذشت تااطلاع ثانوی تعطیل⛔️

      شنبه ۳ خرداد

      بهارانه

      شعری از

      خالد بایزیدی(دلیر)

      از دفتر دل مویه نوع شعر سپید

      ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱ فروردين ۱۳۹۲ ۰۳:۲۴ شماره ثبت ۱۰۴۸۶
        بازدید : ۹۴۴   |    نظرات : ۸

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر خالد بایزیدی(دلیر)
      آخرین اشعار ناب خالد بایزیدی(دلیر)

      چندشعربهارانه از:خالدبایزیدی(دلیر)

      بهارکه می آید

      من!

      پیرمی شوم و

      بهارجوان

      این پیر

      درآغوش این جوان

      چنان جوان می شود

      همچون گل دربهاران

      .............................................................

      بهارکه می آید

      به چشمان سبزت می اندیشم

      که چشمان اینهمه سبزرا

      ازکدامین گل بهار

      به وام گرفته ای !

      ..........................................................

      اشک های ماهی

      درتنگ بلورین آب

      جاری است

      وسال نو

      درنگاه اشک آلودش

      تحویل می شود؟!

      .............................................................

      بهار!

      غرق درشکوفه هاست

      ومن سرشارازنغمه ی بلبل

      درآوای سپیده دم

      .............................................................

      بهار

      نگاه کودکی ست

      که همیشه سبز

      به جهان هستی می اندیشد

      ............................................................

      بوسه هایت

      طعم میوه های نوبرانه ست

      به بهار

      آیا؟

      رسیده ایم ؟!

      ...........................................................

      تکه ابری

      برروی تخته سنگی 

      صورت اش را

      اصلاح می کرد

      که بهارآمد و

      ازگونه های صاف اش

      بوسه ای ربود

      ..............................................................

       

      ۰
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1