سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        شقایق های خیالی

        شعری از

        ایرج محرم پور(صوفی خموش )

        از دفتر شقایق یک نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۰ ۱۷:۵۹ شماره ثبت ۱۰۴۸۵۲
          بازدید : ۱۴۷   |    نظرات : ۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر ایرج محرم پور(صوفی خموش )

        ای شقایق 
        این روزها بودنت کجاست 
        حتی در چیزهای که دوست داشتی هم نیست 
        ای صوفی 
        انگار آرزوهایت بر باد رفت 
        و شقایق هایت فقط در خیال ها بود 
        که تمام شد 
        ای شقایق 
        من هنوز هم ، نمی دانمت کجایی 
        و این بار،  تقاص خاطره ها 
        عین جنون بود 
        و حیف،  من هنوز هم 
        بی صبرانه منتظرم که برگردی 
        شاید به حرمت همان چیزی که 
        موقع رفتن ، جا گذاشتی و ...نبردی 
        ای شقایق 
        من از هجوم آرزوها می ترسم 
        که ناجوانمردانه  
        نفس را در این سینه گم می کند 
        و تمام شعرهایم برای کسی می شود 
        که دگر نیست 
        حیف 
        چشمانت شعری بود بلند 
        که هرگز سروده نشد 
        و حیف ، که دگر 
        نیازی به شرح این آرزوها نیست 
        ۵
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۰ ۲۲:۱۳
        درود استاد عزیز
        حیف
        چشمانت شعری بود بلند
        که هرگز سروده نشد
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        عالی
        موفق باشید خندانک
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        جمعه ۲۸ آبان ۱۴۰۰ ۱۱:۴۷

        🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        جمعه ۲۸ آبان ۱۴۰۰ ۰۹:۰۷
        درود .
        جناب محرم پور
        شقایقتان زیبا بود .

        خندانک
        خندانک
        خندانک
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        جمعه ۲۸ آبان ۱۴۰۰ ۱۱:۴۷

        🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        جمعه ۲۸ آبان ۱۴۰۰ ۱۱:۴۷

        سلام استاد ارجمند

        به جای کلمه ی (حیف ) به نظرم ( و تو می دانی ) بنویسید بهتر نبود؟


        سلامت باشید و شاد
        روح شقایق ها در رحمت حق معزز خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        پنجشنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۰ ۲۳:۳۳
        درود جناب محرم پور خندانک خندانک خندانک
        حس و حال اشعارتان بی نظیر است خندانک
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        جمعه ۲۸ آبان ۱۴۰۰ ۱۱:۴۷

        🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
        ارسال پاسخ
        احسان کریمیان علی آبادی
        جمعه ۲۸ آبان ۱۴۰۰ ۲۱:۵۵
        حیف
        چشمانت شعری بود بلند
        که هرگز سروده نشد
        بسیار زیبا
        درود استادمحرم پور بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک
        طوبی آهنگران
        شنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۰ ۱۱:۵۰
        در وجود ما هزاران گرگ و خوک

        صالح ناصالح و خوب خشوک

        حکم آن خورست کآن. عالی ترست

        چون که زر پیش از مس آند آن زرست

        ساعتی گرگی در آید در بشر

        ساعتی یوسف رخی. هم چون. قمر

        دل ترا در کوی اهل دل کشد

        تن تو را در حبس آب گل کشد

        هین غذای دل بده از هم دلی

        رو بجوی اقبال را از مقبلی

        آب گل خواهد در دریا رود

        گل گرفت پای آب را می کشد

        گر رهاند پای خود را از دست گل

        گل بماند خشک و او شد مستقل

        آب ما محبوس گل مندست هین

        بحر رحمت جذب کن مارا از طین

        سلام این شعر زیبا از حضرت مولا نا

        بس می گوید شیرین از حال ما

        کی شود ما از گل برمانیم جان

        سوی در یا رقس کنان چون موجها

        ما چه محبوس مانده ایم در نفس خیش
        بحر رحمت جذب کن مارا از طین

        کاش یر آن شتابیم تا نگردد در ما درشت

        چو در وجود ما می گردد تا به کشت
        و از فریدون مشیری

        هر که گرش را بیندازد به خاک

        رقته رفته می شود انسان پاک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0