پنجشنبه ۲۲ آذر
|
دفاتر شعر محمدعلی افضلی(خاکستر)
آخرین اشعار ناب محمدعلی افضلی(خاکستر)
|
صبحدم دُردانه ای میگفت...
هجرتِ خاکستر از خاک است...
چشم را ناگه گشودم من...
بوی رفتن در فضایِ خانه می پیچید...
سوز و سرما در اتاقم فصلِ سرما را عیان میکرد..
من نگاهم گرم و گیرا بود....
شاخه ای در شاخه ای درگیر و ناراحت....
با محبت شاخه ها را من جدا کردم...
آخرین برگی که بر یک شاخه ی انگور ...
با هجوم باد میجنگید..
چون نگاهم سوی او می رفت...
با نگاهِ زرد و بیمارش...
روی من آهسته می خندید...
در میانِ شاخه هایِ بخشش و احسان...
حبه هایِ زرد و سرما خورده یِ انگور...
پادشاه میوه را با دل صدا میزد...
باخته ای در گوشه ای؛ بر دفترِ بیمارِ خود شعری بنا میکرد...
گاه در فِقدان شب تابی که مهتاب است...
چشم هایش بسته میشد تا ورایِ فکر...
چون قلم در دستِ آن بیگانه می لرزید...
تندبادی دفترِ او را ورق میزد...
دوره گردی هم چنین میگفت...
میفروشم دفترِ بی صاحبان را در جهانِ فقر...
من کلامِ کهنه و اشعارِ گمنامی خریدارم...
در میانِ برگهایِ پهن و رنگانگ...
کفشهایِ زرد و سرما خورده پیدا بود...
میوه ها تا فصلِ هجرت پیله را پروانه میکردند...
شبنم از شوقِ حرس بر شاخه می پیچید..
نیتِ پاکِ سحر این عشقِ تنها مانده را دایم صدا میزد...
عطرِ دیدن در تکامل، شوقِ رفتن را بنا میکرد...
جلوه ی زیبای یک مجهول؛؛؛
اشک را از گوشه یِ چشمانِ خاکستر جدا میکرد...
[[[خاکستر...بیست و هشتم مهرماه هزار و چهارصد]]]
|
|
نقدها و نظرات
|
درود بر شما مهرداد عزیزم.. ممنونم از شما | |
|
درودها بر شما استاد عزیزم ممنونم شاد باشید | |
|
درود های فراوان جناب محمدباقر انصاری ادیب ممنونم از لطفتون شاد باشید | |
|
درود بر شما.... منظور از حرس=نگهبانی هست... هرس=چیدن شاخه های اضافی.... در این شعر شبنم نگران شاخه هست...و از شاخه با شوق حراست میکند...اما پیچیدن به دور شاخه نشانه بیقراری شبنم است.... از توجه شما ممنونم شاد باشید.... | |
|
سلام بر استاد فاضل و عزیزم... باعث فخر هست...که شما از اشعار بنده دیدن میکنید... اگر زیبا هست...برای اینست که ....استادم جناب آزاد بخت نقد زیبایی دارند.... شاد باشید استاد فرهیخته... | |
|
درود مجدد سیاوش عزیزم.... هر بار که اشعار رو بخوانید و بازنویسی کنید دارای وزن و آهنگ میشود...باید به نوشته فرصت داد...تا با ویرایشهای متمادی پخته شود... شما دارای سواد و استعداد و تخیل قدرتمندی هستید... اما عجولانه و با سرعت شعر سرایی میکنید... شعر مانند لقمه غذا هست...هر چه بیشتر جویده شود هضم آن آسانتر است... در مورد نقطه ها.... آکسان گذاری به جهت جلوگیری از سکته های ادبی اثر... و البته یک عادت خوشمزه!!! شاد باشید استاد فرهیخته.. | |
|
درودها بر شما استاد عزیزم جناب مسعود آزاد بخت.... بسیار مسرورم از حضورتان... بی شک نظرات جنابعالی را بر دیده منت می نهم... تقدیر خالصانه بنده را پذیرا باشید..... دوستتان دارم.... یاحق... | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
موفق باشید 👏🌺