دوشنبه ۵ آذر
بَلبَشو شعری از بهمن بیدقی
از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۰ ۰۶:۳۰ شماره ثبت ۱۰۳۹۷۸
بازدید : ۱۴۸ | نظرات : ۱۲
|
آخرین اشعار ناب بهمن بیدقی
|
بَلبَشو
دگر آن شب که تمامش مُرده
روز بِشو نیست
دگر بهر یک رهایی ز جهنمی ،
به جهنمِ دگر
جز تپانچه ای ،
در کشو نیست
دگر دنیایش ،
از کفر و گناه و شرک ، پُر است
همه ی دنیایش ،
جز بلبشو نیست
دگر او برای خرهای عالَم ،
جز یک ، قَشو نیست
دگر دراین شُوی مسخره ی دنیایش
جز یه دلقک ،
جز، شُومنِ شُو نیست
دگر آن هندجگرخوارِ وجودش
به خدا هیچ خشوع نیست
دگر آن هندِ وجودش
با آنهمه سلول
با آنهمه جمعیت و وسعت
باز، چیزی کم دارد
چونکه دراندیشه اش دیگر،
اُوشو نیست
آخر درکشتیِ مبتلا به دریای دنیا
ناخدا ، خداست
آن جاهل ، کِی میخواهد بفهمد ؟
که او دراین کشتی
به جز، یک جاشو نیست
بهمن بیدقی 1400/7/7
|
نقدها و نظرات
|
با سلام و عرض ادب استاد گرانقدر ممنونم از محبتتان سلامت باشید درپناه خدا | |
|
با سلام و عرض ادب آقای خوشرو گرانقدر بزرگوارید ممنونم از محبتتان سلامت باشید درپناه خدا | |
|
با سلام و عرض ادب آقای مرادی گرانقدر بزرگوارید ممنونم از محبتتان سلامت باشید درپناه خدا | |
|
با سلام و عرض ادب استاد گرانقدر بزرگوارید ممنونم از محبتتان سلامت باشید درپناه خدا | |
|
با سلام و عرض ادب استاد گرانقدر بزرگوارید ممنونم از محبتتان سلامت باشید درپناه خدا | |
|
با سلام و عرض ادب آقای بنایی گرانقدر بزرگوارید ممنونم از محبتتان سلامت باشید درپناه خدا | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
آموزنده و زیبا بود