مصدّق، مرد قانون و سیاست
نماد زیرکی، هوش و کیاست
حقوق و مجلس و صحن وکالت
پُر از اندیشه و فکر و اصالت
پیر استعمار دنیا، نفت ما را میمکید
ملّت ما رنج و اندوه فراوان میکشید
جنگ شطرنج سیاست، همه از عشق وطن بود
صبح آیندهی ایران، به یقین روشن بود
نفت و سرمایهی ملّی، حقّ این ملّت بود
جنگ با روبه پیر، حاصلش عزّت بود
نفت ما ملّی شد، بغض ملّت ترکید
عطر و بوی خوش آزادی در ایران پیچید
او نمادی از غرور ملّی، رهبر جنبش یک استقلال
جایگاه و پایگاهی مردمی، باشکوه و پُرجلال
او که در صحنهی این جنگ و جدال
با تفکّر کاشت بذر یک نهال
بذر او همچون درختی محکم و پربار شد
پیر استعمار دنیا بس حقیر و خوار شد
در میان اعراب، او زعیم الشّرق بود
صاحب پرچم و یک بیرق بود
بیرق آزادی، نهضت و بیداری
جنگ با قدرت استعماری
چراغ راه برخی رهبران عصر حاضر
سوکارنو، لعل نهرو، عبدالناصر
ناصر از فکر مصدّق، درس و الهام گرفت
ملّت مصر ز گنجینهی کانال سوئز کام گرفت
و سوئز، ملّی شد، قطره قطره اتّحاد ملّت، سیلی شد
کودتا یعنی عبور تانک از روی گُل آزادی
روی پرهای کبوتر، زخم ترکشهای استبدادی
مرگ اندیشه با قدرت و زور
ظلمت و نقطهی کور
بیست و هشت مرداد، که در آن استبداد
یکّهتازی کرد و جولان میداد
در کتاب تاریخ، صفحهی ننگینی است
ظلم سنگین و غم دیرینی است
تبعید شد او به احمدآباد
نفرین و فغان بر این جهان باد
فارغ از هر مُرده باد و زنده باد
یاد او تا جاودان، پاینده باد