غروب غم انگیز

درود بانو
بسیار زیبا و غمگین بود
موفق باشید

سلامم استادبانو


چقدررر زیبابود هم ساختار هم محتوا
ولی بی نهایت غربت مدار و غمگین



دلتان شاد عمرتان باعزّت
روزگاران تان درپناه یگانه خدا خوش

درود بر شما
بسرایید مادام🌺🌺

درودها استاد بانو
حسینی
بسیار عالی بود


دو دست سرد خودش را رها ز دستی دید

درودها

به به

عجب شعر ناب و دلنشینی



درودها بانو حسینی زیبااندیش و زیباکلام

درودتان نازنین بانو
چه زیبا خواندم از قلم شمابانو جان
نویسا باشید وتندرست

تمام خانه به یاد غریبی اش نالید

درود بر شما مهربانو جان
زیباست
قلمتان ماندگار

درود بانو جان

بسیار لطیف و دلنشین و در عین حال غم آلود

دستمریزاد

شاعرانگی تان پر دوام و شادیتان مدام

سلام و احترام استادبانو حسینی
درود برشما
زیبا و غم انگیز بود
احساسش را دوست داشتم‌

درود فراوان خدمت بانوی گرامی وتوانا🌹
زیبا و خواندنی 🌹
پاینده باشید 🌹🌹

درود بانو
بسیار زیبا
قلمتان ماندگار

با عرض سلام و ادب

بسیار با احساس و لطیف سرودید بانو حسینی گرامی درود بر شما و خدا نگه دار تان

بداهه ای تقدیم شعر زیبای شما
شاعرواستادگرامی
شعرهای تو جادوگر
قصیده های تو افسونگر
آهنگ دلم پر شد
از نغمه‎ی خوشخوانش

درود بر شما بانو حسینی
بسیار زیبا سرودید

سلام خانم حسینی
مثل همیشه زیبا بود و خواندنی درود بر شما
لذت بردم بسیار بسیار بسیار

سلام و درود به گرانمهر بانوی عزیزم بانو حسینی
جریانی از احساس را در میان سروده یتان به راه انداخته اید
مانا باشید به مهر و
قلمتان همواره رقصان

سلام و درود بانو حسینی گرامی
چهار پاره زیبایییت
فتاده پیکر سردش کنار شمع خموش
و شاپرک پر خود را به غربتش مالید
شاد باشید و سلامت

سلام وعرض ادب پ هزاران درود بانوی عالیقدر حسینی عزیز
وبزرگوار
زیبا سروده ایدو دل انگیز
وبسیار عالی وجزاب .......موفق باشید وسر فراز
سروده های شما همیشه زیباست چونکه زیبا ان را
انرا سروده شاد و سلامت باشید انشالله

درودها

درود بسیار زیبا بود

سلام و درود، خدا قوت،
افغانستان، ایران خاوری، زیر چکمه های طالبان ابوسفیانی قرار دارد و حالا که ما، بُهت زده، سوختن سرزمین مولانا و خواجه عبدالله انصاری، سرزمین جگرگوشه ی فرهنگی خود را تماشا می کنیم، ای کاش دست کم، هریک، سروده ای در تسلیت به افغانستان بپردازیم و در این عاشورای حسینی، زینب وار، هِلهِله های یزیدیان زمان را خُنثی کنیم.
تقدیم به افغانستان مظلوم، تقدیم به جبهه ی ضد نادانی سترگ (آن هم به نام مقدس اسلام) و تقدیم به شما:

شرمنده ام که باز گرفتار می شوی
شرمنده ام که مَطلع خونبار می شوی

شرمنده ام که مهر نمی خوانَدَت به مهر
هم بی نگاهِ ماهِ مددکار می شوی

شرمنده ام از این همه تنهایی و غمت
شرمنده ام که فتنه ی اَشرار می شوی

افسوس! باغ پارسیِ پارسا سرِشت!
پوشیده از کلاغ سیَهکار می شوی

همسایه، هم تبار، هم آواز، هم نَشیب!
دشتی که رو به دلهُره، هموار می شوی

خاکِ فغان زده که به تاراج...! صبر کن
چندی اسیرِ طالبِ آزار می شوی

این بوف ها به طالعِ فردا نمی رسند
سیمرغ وار جلوه ی اسرار می شوی

آرام باش یوسف معصوم بی پناه!
فرمانروای مردم بازار می شوی.
#محمدعلی_رضاپور