سه شنبه ۴ دی
|
دفاتر شعر سیده نسترن طالب زاده
آخرین اشعار ناب سیده نسترن طالب زاده
|
بوسه ات زخم سرخیست ..
به سنجاق سینه ام میآویزمش ..
چشمهایت سبز
مثل شالیزار ..
حالا خودت ببین
فاصله ی میان عشق و پاهایم را ..
***
تابستان آمد
لبهای ما را چید..
فردا پاییز خواهد آمد
شاخه های عریان ..
زیر باران
.
.
.
و تو نمی آیی ..
***
کابل در خون مینشیند
ابران دویچلند میگریند
همه ی جای نقشه ات خدا !
درد میکند ..
***
سنجاقی از عقیق بنفش
پیراهنی از یاسهای غمگین
همیشه همینجا
در همین نقطه ی زمین
گمت کردم..
***
شنبه ها پر از تو است
پر از ستاره ی لیلی
من و شب و تو ..
شعر ناتمام زیباییست ..
***
عطرت استخوانم را میتراشد
قلبم را میشکند
پرندگان کوچک آرزو آزاد میشوند ..
و من آوازهای نیامده را
در سینه ریزم پنهان کرده ام..
***
پس از تو ،
پس از پوست سبزه ی کوهستان
پس از عشق
کاروانی آمد و مرا با خود برد
در انتظارتم
زخمی دیدار..
***
جلد سوم کتاب منی
به زبان نمی آیی
میبوسمت ،،، تا کنارم مانده باشی..
***
میخوامت
سیاه-اسب پرکلاغی من !
با پیراهن قرمز مواج
پنهان از دختران فولادزره ، در دور ..
***
رواج داشته ای در من
مثل آیینی ابدی
مردان بسیارِ پیش از تو ، مذبوح عشقند ..
|