کووید 19
---------------------
شرحی از یک پاندمی گویم کنون
کس ندیده مثل آن طی قرون
جمله کشورها درگیرش شدند
برخی انسان ها زمینگیرش شدند
گفته اند از روزگارانی مدید
پاندمی های زیادی شد پدید
ثبت در تاریخ گردیدند به نام
رنج ها دیده بشر از هر کدام
آبله، طاعون و تیفوس و وبا
آنفلانزا، ایدز و زیکا، اِبولا
این اواخر سارس و مِرس نابکار
بوده اند تهدید جان، ای کامکار
*****
حال شنو با گوش جان این ماجرا
تا که گردد راز پنهان بر ملا
آمده ویروسی از ووهان چین
ویروسی بس ترسناک و خشمگین
پرکشیده تند و تیز از آن مکان
گسترش یافته به اقصای جهان
بود آغازش به سال بیست نوزده
نامش هم زانرو شده، کووید نوزده
خود کووید دارد رازی در میان
کروناویروسی آر اِن اِ نشان
تاج ها دارد به سر این نارفیق
قصد او آزار انسان، ای رفیق
می رود از بینی و چشم و دهان
سوی دستگاه تنفس، بی امان
چون به ریه ها رسد، اسکان کند
حال فرد مبتلا ویران کند
بحث ها گردید بسیار اندرَش
تا که بل روشن نماید منشاءَش
آخرین راَ ی و نظر بود اینچنین
زاده از خفاش و هم از پنگولین
چون ندارد کس به آن علم الیقین
لیک آن را نیست صد در صد یقین
*****
چونکه موج پاندمی طغیان نمود
گوئیا چشم جهان گریان نمود
شهرهای بسیاری در جهان
در قرنطینه بماندند، ناگهان
بس گذرگاه ها همی مسدود شده
دید و بازدیدها بسی محدود شده
اختلال ایجاد شد در کسب و کار
نیمی در بیکاری و نیمی به کار
درس و آموزش همه بر خط شده
محتوای آن کمی خط خط شده
ماسک بر صورت زدند پیر و جوان
تا بمانند از گزندش در امان
با همه تدبیرهای آنچنان
پخش شد ویروس درکل جهان
*****
مبتلا گشتند هزاران مرد و زن
با تب و سر درد و دردی در بدن
هر که را دردی و رنجی بود سخت
رفت سوی یک طبیب نیک بخت
گاه این دارو و گاه آن یک دگر
چونکه درمان بود با اما، اگر
پر شد از بیمار، داروخانه ها
رفت شور و شادی از کاشانه ها
بعضی ها بهبود یافتند خودبخود
بعضی ها بی یک علامت هم ز خود
آنکه درد در سینه اش سنگین شدی
چهره از فرجام کار غمگین شدی
حاصل این کشمکش دانی چه شد
صد هزاران خانه، ماتم خانه شد
*****
از قضا در این زمانه پر فغان
هر کسی کاری نمود، حد توان
بعضی ها دست به دعا برداشتند
برخی هم خود را جدا پنداشنتد
کادر درمانی، اما بس جسور
عهدها بستند با صد شوق و شور
تا کنند آلام بیماران دوا
تا بیارند بهرشان رخت شفا
با شجاعت، با شهامت، هم نوا
عهد بستند تا کنند خود را فدا
تا خطر از سرزمین ها دور شد
بار دیگر زندگی مقدور شد
باز بشنو این خبر از اهل علم
سخت کوشیدند همه با رنج و حلم
جامه پوشیدند هر یک بهر رزم
عزم در تولید واکسن شد جزم
چونکه ده ها واکسن، تولید شد
یکسره دنیا پر از امید شد
*****
بود این شرحی ز یک طغیان سخت
شرحی از آلام، که بر ما برفت
حال بشنو یک نصیحت از حقیر
اندکی ویروس را جدی بگیر
گر نجوئی راهی بر درمان او
تا ابد می رنجی از طغیان او
یاد دار از من که ویروس دشمن است
حزم و رزم با او شرط ایمن است
*****
5/12/1399
علی اوسط حسینی
بجا و زیبا بود