پست های وبلاگ

درود شاعربانو
داستان تلخ و غم انگیزی بود
و البته به خوبی حس نفرت رو به خواننده القا میکنه
بنظرم با توجه به محتوای داستان، نفرت یا خشم برازنده تره برای اسم داستان تا انتقام!
من فکر میکنم طلاق انتقام نیست چون پیامدها و آثار منفی و عذابهای اون همیشه دو طرفه ست
و اصولاً انسان نمیتونه به دیگری ضربه بزنه مگر اینکه خودش هم ضربه بخوره!( قانون سوم نیوتون )
در کل:
در ایجاد و القای فضای داستان موفق بودید
ولی اینکه طلاق بعنوان انتقام مطرح شده جای بحث داره
شاد و سرافراز باشید

صدتا سلام و هزاران درود.
نه اینکه جامعه ما رو بیشتر از حس دوستی، خشم و نفرت گرفته.، من ضمن احترام و ارزش گذاشتن به شما و قلم زیباتون، بیشتر از آدمای با احساس میخوام کمی روح زندگی و باهم بودن رو تو جامعه تزریق کنن. البته امیدوارم این گونه حکایات در واقعیت دامن کسی رو نگیره.

آنقدر از واقعیت ها ننوشتیم تا تلخی از کول و سرمان بالا رفت آفرین شعله درد درد است تا کی خود فریبی