سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        واکاویِ کوتاهی بر شعرِ ایستگاه قطار اثرِ بانو نرگس طویلی،بقلمِ عیسی نصراللهی
        ارسال شده توسط

        عیسی نصراللهی ( سپیدار )

        در تاریخ : دوشنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۷ ۰۳:۱۸
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۹۲۱ | نظرات : ۴

        بامهر و درود
         
        بقولِ علیِ صالحی:
        از نو برایت مینویسم _ حالِ همه یِ ما خوب است
        اما تو باور نکن
         
         
         
        ______
         
        پنداشت و باور سُراینده در قطاری خلاصه شده که در ریلهایِ ممتد و لجوج که بِسانِ ارابه هایِ زمان بر خیالِ گرده هایِ آماسیده یِ مسافران اند با رنجی که تحفه یِ رهسپاری مسافت هایِ عاشقانه شاید میانِ هم اینان به عاریت و مساوات تقسیم بوده باشد_باری_ 
         
        در ورطه یِ ۳ سال و شش ماهِگیِ کودکانِ شیرننوشیده ای که گویی از اَزَل، نافِ سپیدِ رمالان را بر قرارِ جاویدانشان" عقدِ دخترعموها و پسر عموها" .......به باوری رسیده است.
        اینجاست که این قطار، بیخودی بر چرخشِ ریلِ سراسیمه هی بچرخد و بچرخاند و نوعروسِ وهم آلودِ کلبه یِ اثیری را به سوزن بانِ وظیفه شناس ببخشاید( آه_این اعتماد لعنتی را )
        دیوارهای خانه و آغوش هایِ گرمِ روزهایِ آغازینِ اسفند بود که آمدی
        یادت هست؟
        ورق هایی مچاله شده،برایت مینویسم
        سرِ خط:
        صدایَت، آرامشِ بعدِ آن طوفانِ امروز است
        لرزشی
        دستی
        قراری
        به وقتِ یازده و ده دقیقه یِ گرینویچ
        قطاری عصیان
        قطاری لجوج‌
        بیخودی بر ساعتِ بیمارِ دیوارم نظر دارم
         
         
        این است که از پریشانیها و امیدها و گذشته ها_ آغوش ها و سکوتها ،تداعیِ بهشت موعود را نگاشته اند با این تعارض که اینبار نه طعمِ گس و تلخِ سیبِ سرخِ آفرینش هست و نه ابلیسی در  کمین، بلکه بانویِ ما مزه یِ شیرینِ زندگی را میخواهد بفهماند بشناساند،بیاموزد _ از زنانه گی و جنسیت جدایشان نمیکند و لرزشِ آنیِ احساسِ سردِ قلبهایِ وارونه گی را با رسایی به فَراتَر،فریاد میزند :
         
         
         
        یادت هست 
        ایستگاهِ قطار بود و 
        مسافران ِخسته یِ راه 
        من و تو ...
        من مستِ عطرِ تنِ تو 
        لرزشِ قلبِ سردم 
        مبهوت در 
        نگاهی  آرام
        صدایِ تو همچون  آرامش پس از طوفان و
        گرمی دستِ تو  تداعیِ بهشت موعود 
        چه شیرین بود
        طعم‌ دوست داشتنت 
        سه سال و شش ماه پیش !!
        سکوت بود
         و دیوار هایِ خانه 
        من و تو 
        و آغوش گرمت 
        یادت هست،؟ 
         
         
        من شعرهایِ خانم نرگس طویلی را آغازِ حضورِ فصلهایِ ناب میدانم( اعتراضی اند به تلخی و عصبیت،گو شاید نگارنده از همه چیز بُریده است به قطار لجام گسیخته یِ غروب میرسد_ من و تو_ درست به ۳ساعتِ مانده یِ قرن)
         
        ____________________
         
        واکاوی کوتاهی بر شعرِ " ایستگاهِ قطارِ" بانو نرگس طویلی به قلمِ عیسی نصراللهی

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۸۷۲۹ در تاریخ دوشنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۷ ۰۳:۱۸ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        دوشنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۷ ۲۰:۲۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک دروداستاد گران ارج
        عیسی نصراللهی ( سپیدار )
        عیسی نصراللهی ( سپیدار )
        سه شنبه ۲۸ فروردين ۱۳۹۷ ۱۳:۲۶
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عمادالدین صفائی(صاد)
        دوشنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۷ ۰۹:۱۷
        جناب نصراللهی...سلام ودرود....
        اینکه به جوان ها توجه می کنید و پیگیر هستید برای من بسیار جالب است...
        دستمریزاد و قابل تقدیر🌷🌷
        عیسی نصراللهی ( سپیدار )
        عیسی نصراللهی ( سپیدار )
        دوشنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۷ ۱۲:۲۰
        سلام دوست من

        بله_ و همین رسالت و پیامِ ادبیاتِ

        مگه کارِ دیگری هم میتوان نمود.این فطرت و متنِ شعرِ که آدم را میکشاند و میپروراند و به رقص و شور در می آورد

        خب البته بنده بدون وصل به کاربری _ اشعار دوستان عمدتا جوان رو میخونم ، از خود شما سه شعر اخیرتان را خوانده ام

        موفق باشی
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3