عناصرشعرگفتار:
۱-تکیه برزبان گفتار(نه زبان عامه مردم): اساسی ترین عنصرشعرزبان است درشعرگفتارازشعرزبان استفاده می شود نه زبان شعر.یعنی زبان این شعرزبان گفتارمعیاراست که انباشته ازظرفیت متنوعی است چون:کنایه،تمثیل،ضربالمثل،لالایی،مجاز،تکیهودرنگ،لحن،صدا،
چیستان،اورادواذکار،نغمه حروف،نام آوا،تکرارواج وکلمه وجمله،
ریتم وآهنگ،واژگان محاوره ای،عادت ها،کلمات شکسته و....
نحوه استفاده ازاین ظرفیت ها، شعرگفتار رابه دو دسته تقسیم
می کند
۱-شعرگفتاری زبانی یامعناگرا یامتعارف یافرم گریز
۲-شعرگفتاری غیرزبانی یامعناگریز وغیرمتعارف یافرم گرا
تئوریسین گروه اول سیدعلی صالحی است که کتاب فراهم
شده ازمجموعه مصاحبه ها ومانیفست شعری او به نام (شعردرهرشرایطی)
تئوریسین گروه دوم علی عبدالرضایی ومهراد فلاح ودیگران است.که جسته گریخته مطالبی می نویسند خصوصادرمجله کارنامه سابق و"فایل شعر"که رسانه ای الکترونیک است.
لیک سیدعلی صالحی خویش رابانی این جنبش می داند
۲-وزن وموسیقی:
موسیقی شعرمجموعه وزن عروضی وآهنگ است این موضوع راشفیعی کدکنی درکتاب موسیقی شعرعنوان کرده است.مهردادفلاح درخصوص موسیقی شعرگفتارمی گوید:
شاعرانگفتاربادرونی کردن وزن موسیقی ازطریق تقویت پیوند بین وزن وموسیقی وعواملی که به شکل گیری هرچه بهترکمک
می کنندوزن را جزُعوامل حدایی ناپذیر شعردرآورده اند یعنی
وزن وموسیقی دراین شعرباحفظ پیوند خودبامرکز عاطفی شعربیشتر ازطریق حرکت هایی که درخدمت شکل وفرم آن است پدید می آید به عبارتی بین شکل شعرووزن آن ارتباطی
ناگسستنی وجود دارد."
شایدشانه هم نکنم/فقط ببافم و/شانه به شانه روزهای سرمه ای/خاکستری/سیاه/آه...../بایدسرکنم/گره بزنم و/تاب بیاورم/دربی تابی آفتابی که هردوسوی پنجره/نه برگیس/نه برقالی نمی تابد
"گراناز موسوی":آواهای زن بی اجازه
امروزه اکثرشاعران گفتارشعرخودرادربی وزنی عروضی می سایند.وموسیقی شعرراازحروف وواژه ها ولحن زبان گفتار وازهم نشینی طبیعی آنها درکلام روزمره تامین می کنند
۳-تخیل(تصویرسازی):
درشعرکلاسیک وسنتی کاربردتصنعی آرایه های بیانی باعث عدم
انسجام ساختاری وعدم پیوند اجزا بهم دیگرودرنهایت گریز معناودیرفهمی مخاطب می شود شعرگفتارافراطی خیال پردازی
نمی کند وشاعران جزنگربه واقعیت عینی اند ومفاهیم ازرهگذر
ذهن شاعربه ساده ترین وصمیمانه ترین وجه دراختیارمخاطب
قرارمی گیرد.سیدعلی صالحی معمولاًازحسامیزی واستعاره مکنیه
سودمی جود وتصاویرذهنی را به عباراتی عاطفی به طورملموس
دراختیارخواننده می گذارد
این بی پیرایگی باعث دریافت مستقیم مخاطب ازشعرمی شود
۴-احساس:
صراحت وعدم پیچیدگی ،وجودلحن وآهنگ طبیعی احساس موجوددراین شعررابرجسته وشفاف می سازد پدیده هادرجلودیدشاعرومخاطب است ومثلث شاعروخواننده واشیا درکنارهم قرارمی گیرند
می آیی/برای هرزخمی/ستاره ای/برای هردستی/قلمی/برای هربیابانی/سینه ای دریا/برای هراندوهی/ترانه ای/ترانه ای چه بسا/که زمزمه ی آواز آرزویی/آرزویی!/من که نمی دانم/توشاعرباش/"سیدعلی صالحی گزیده اشعار
۵-ساختار:
ساختار شامل فرم ومحتواست ..فرم یاشکل دوبخش دارد
۱-بخش درونی یاذهنی۲-بخش بیرونی که همان قالب است مثل قالب شعرسنتی چون غزل وقالب شعرنو
رضا براهنی درکتاب طلا درمس چنین می گوید:
طرز برخورد ورفتارشاعران بااشیا واحساس ها به شعرشکل ذهنی آنرامی بخشد.....این شکل طرزحرکت محتواست وارتباطی است که اشیا بایکدیگردرشعرپیدامی کنند شکل ذهنی همان چیزی است که به یک شعریایک پارچگی می دهدویا آن را ازوحدت واستحکام ساقط می کند همان عاملی است که شعررا
ساده یادشوار،شفاف یامبهم،عمیق یاپایاب می سازد.'
درشعرگفتارمعناگرای فرم گریز به علت دوری شاعرانش ازشگردها یی که ساختارمنسجم اثررامختل می کندمتضمن انسجام است
برعکس درشعرگفتارمعناگریز فرم گرابخاطرافراط کاری درکاربرد
زبان بخصوص درنحو آن وافراط درشگردهای ادبی انسجامی درساختاراثرنیست
یدالله رویایی درکتاب (ازسکوی سرخ) که مجموعه مصاحبه است
می گوید:
ما نمی توانیم به یک قطعه شعرکلاسیک به هبات کلی آن وبه ساختمان وبه شکل جمعی آن به عنوان یک مجموعه زیباشناسانه
نگاه کنیم یعنی به حضوررابطه هادراجزاسازنده یک قطعه به توازی وتقاطع حرف ها وتصویرها،به پرسش وپاسخ پنهانی که ممکن استدوتصویر،دومصرع یادوکلمه ویایک کلمه دردوجای یک قطعه باهم داشته باشد یافضاسازی ها ،تکرارها،خطاب هاوریتم درونی آنها وریتم حرکت ها که ریتم داخلی یک قطعه رامی سازد وبطورکلی به آن جمع زاینده که دریک قطعه حیاتی توامان دارند
وترکیب جمعی آنهاهمان چیزی را می سازد که من ازآن بنام فرم یادکرده ام وحیات فرم بانیما آغاز می شود با ماخ اولا یااجاق سرد
۶-محتوا
هرآن مضمونی که شاعربه آن می پردازد محتوای شعرش را می سازد امروزه باعبورازعصرمشروطیت وآگاهی شاعران با اقتضای
زمان مضامین متنوعی دراختیارشاعراست که ازجامعه وطبیعت وجهان ..ازخاطره وگزارش وروایات گوناگون ...بطو
رجزئی اخذ می کند امروزه شاعران به دنیای مدرن وفردیت علاقه دارند وازانقلابی گری وقهرمان سازی فاصله می گیرندبه هنرهای دیگرچون سینما وتئاتر ونقاشی و...متوجه انداز آرمان وایدئولوژی فاصله دارند
۷-توجه به هویت فرهنگی:
شعرگفتاراززبان گفتارسودمی برد بنابراین هویت تاریخی وفرهنگی اجتماعی آنهارابازگومی کند هرجنبشی بعنوان مکمل
عمل می کند وبریده ازفرهنگ گذشته نیست .این هویت درشعرگفتاربرجسته می شود درزبان مردم خاصیتی هست که موجی درناخودآگاه شاعرایجادمی کند وبه حرکت درمیآورد .این درذات زبان گفتاراست
درخاتمه نظرقدرت الله طاهری بازگو می شود:
وی براین باوراست که شعرگفتاردرحقیقت نوعی برخوردبازبان
گفتار وبهرمندشدن ازقابلیت های واژگانی ،نحوی،موسیقایی وصوتی آن درشعراست که ممکن است درهریک ازجریان هایا
سبک های شعری معاصر چنین رفتارزبانی صورت بگیرد بی آنکه سرایندگان آن صرفاًشاعرگفتارباشند جریان گفتار تلاشی درحال آزمودن برای آفریدن نرم زبانی هنری جدیدی است
فهرست منابع1-post88'jafarimahmood-blogfa.com
پست وبلاگ محمودجعفری..صدای سوخته ،شعرگفتارچیست
۲-post'persianpoetry.blogfa.com
شعرفارسی..شعرگفتارچیست غلامحسین غلامحسین زاده
۳-post's://m.persian blogfa.ir
شعرگفتاررقص کلمات مرتضی نادری شوری
۴-یدالله رویایی .....ازسکوی سرخ
ه-گزاره های منفرد جلد۲ -۲علی باباچاهی
۶-سیدعلی صالحی ...گزینه اشعار ..مروارید
۷-احمدشاملو ...گزینه اشعار.....مروارید
۸-ازصباتانیما جلد دوم یحیی آریانپور...زوار
۹-شرح حاشیه ...احمدبیرانوند روزگار
10_فروغ فرخزاد.....گزینه اشعار...سخن گستر
11_ با چراغ و آینه ....شفیعی کدکنی